🍂
🔻
کربلای ۵
3⃣
🔅 سرداران غلامپور
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔅
قرار بود چطور وارد عمل بشوید؟
ما دیگر به این نقطه رسیدیم که آیا عملیات بشود یا نشود؟ این هم جالب است بدانید که تا شبی که قرار به عملیات است، همیشه چالشهای زیادی وجود دارد. برای مثال هنوز ما نمیدانستیم با نور ماه چه کار کنیم و چه ساعتی وارد عمل بشویم؟ با توجه به اینکه تاکتیک ما این بود که شبها عمل کنیم و روزها دفاع کنیم! یعنی استفاده از طول تاریکی برای ما خیلی مهم بود. یعنی زمان عبور نور ماه نباشد و زمانی که به دشمن میرسیم نور ماه باشد! این موارد از نکات فنی بود که خیلی روی آن صحبت میشد. اینکه عقبه چطور باشد؟ طراحی چطور باشد؟ به نظرم برای اولین بار یک طراحی صورت گرفت که شیوه حمله ما به این باشد که عبور قرارگاه از قرارگاه باشد چون در عملیاتهای گذشته لشکرها خط حد میگرفتند و با هم وارد میشدند اما این بار این طور نبود و در طرحریزی تصمیم گرفته شد که قرارگاه کربلا با یگانهای خودش خط را بشکافد و به قلب دشمن بزند و قرارگاههای دیگر از این دالان عبور کنند و منطقه را توسعه بدهند.
🔅
چرا به این روش انجام شد؟
منطقه شلمچه کوچک است. در واقع ما به عمق منطقه بیشتر توجه داشتیم. عرض منطقه آنقدر زیاد نبود که همه قرارگاه چیده شوند.
🔅
فرق کربلای ۴ و کربلای ۵ در چه نقاطی بود؟
کربلای ۴ از شلمچه تا جزیره مینو بود، یعنی چیزی نزدیک به ۵۰ کیلومتر طول جبهه بود، در حالی که در جبهه شلمچه وقتی نگاه میکردی ۱۰ الی ۱۵ کیلومتر حداکثر آن بود. بنابراین همه نیروها را نمیشد در خط چید.
🔅
با توجه به اینکه از همین محور شلمچه قرار به عملیات شد، عراق هوشیار نشد؟
نه اصلاً. عراق این باور را نداشت که ما حمله کنیم. مسئله این بود. اگر این باور را میکرد شاید تعجیل میکرد و نیروهایش را می چید و بازسازی میکرد ولی وقتی می بیند که جبهه ما شکست خورده و به هم ریخته است و خودشان هم در مرخصی دادن به افسرهایشان بودند، دیگر در فکر عملیات جدید نبودند. بنابراین ما از همان معبری وارد شدیم که بخشی از آن آب گرفتگی بود و بخشی هم نقطهای بود که بچهها قبلاً در کربلای ۴ به پیروزی رسیدند، طبیعتاً این شد که یک قرارگاه وارد عمل بشود. ما یک قرارگاه کربلا را گذاشتیم. بچهها رفتند و محور را شکافتند و دالان را باز کرد و دو سه قرارگاه دیگر آمدند از درون این قرارگاه رفتند و منطقه را توسعه دادند.
به شب تصمیمگیری رسیده بودیم. همه فرمانده هان آمده بودند. از جمله بخشی از فرماندهان ارشد ارتش را هم دعوت کرده بودند مثل آقای حسنی سعدی چون آقای هاشمی اعتقاد داشت که وقتی ارتش باشد و یک سوالی ایجاد شود بچههای ارتش هم چالشی ایجاد خواهند کرد و نظر آنها را هم متوجه میشویم. جلسه تشکیل شد. حدود ۱۰ شب بود. آقای هاشمی صحبت کردند و از همه فرماندهان خواستند تا نظر بدهند. به جرأت میتوانم بگویم که نود درصد فرماندهان با انجام این عملیات مخالفت کردند. فرماندهان نگران بودند. چون در کربلای ۴ ما آسیب دیده بودیم و اگر این بار هم شکست میخوردیم، همه چیز بهم میریخت.
┄┅┅❀❀┅┅┄
#تاریخ_شفاهی
انتقال، با لینک مجاز است
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂