🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۴) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 بررسی سه مسئله امروز ضروری به نظر می‌رسد. • یک روزنامه میزان. • دوم بیانیه‌های مهندس بازرگان تا سال ۱۳۶۳ علیه ولایت فقیه، موضوع دفاع مقدس، مبانی اندیشه امام، شخصیت‌ها و نهادهای که بصورت گسترده عنوان می‌شود و تحریک آمیز بود. • سوم بررسی دیدگاه های او بر اساس مبانی دینی و قانون اساسی که در دوران پهلوی او بر اساس قانون اساسی می‌خواست حرکت کند و در نظام جمهوری اسلامی علیه قانون اساسی! اگر نیروهای دلسوز انقلابی مقابل ساختمان نهضت آزادی تظاهرات می‌کردند و البته یک بار هم به آن حمله کردند؛ درست است که این حرکت غیر قانونی بود اما آیا حرکت بازرگان و نهضت آزادی قانونی بود؟! حرکت اینها بر اساس دین و امنیت و قانون بود؟! مرتب علیه شهید آیت الله صدوقی، امام، ولایت فقیه بیانیه می‌دادند، مردم باید سکوت کنند؟ البته نمی‌گویم این کار درست بود؛ این کار خطا بود. اما حداقل دولت باید از نظر قانونی با اینها برخورد می‌کرد. ولی نهضت آزادی حرکت تحریک‌آمیزتری می‌کردند. در سال ۶۲ و ۶۳ آمدند جمعیت دفاع از قانون اساسی را با اعضای جبهه ملی تشکیل دادند. مجدد به ریاست مهندس بازرگان و مثلا با دکتر نورعلی تابنده و همان افراد جبهه ملی و نهضت آزادی بودند که آنها هم بیانیه‌های خلاف قانون و علیه نظام و انقلاب با دیدگاه ناسیونالیستی می دادند، آن هم با اهداف از پیش معلوم شده و نهایت تقابل با انقلاب و نظام بود. آن هم در اوج دفاع مقدس. 🔸 پذیرش ملت از اینها خیلی کم شده بود؟    تاثیرگذاری آن‌چنانی نداشتند ولی تنش سیاسی ایجاد می‌کردند. چون اینها مثلا در زنجان، اصفهان، مشهد و... عده‌ای آدم فعال داشتند و آنها اعلامیه‌ها و جلسات تحریک‌آمیز برگزار می‌کردند. جامعه از این موارد گذشته بود. جامعه ما از جریان های احزابی چون جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب توده ... گذاشته است. اگرچه جریان فکری با فراز و نشیب  کم و بیش وجود دارد. مرحله پایانی زندگی سیاسی فکری آقای بازرگان را باید از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ دانست که فوت کرد. در اینجا  او تز جدایی دین از سیاست را مطرح کرد و گفت پیامبران(ص) برای سیاست نیامدند و برای امر دین آمدند. که جلسه‌ای با دوازده نفر از افراد نهضت  و بعضا غیر نهضتی تشکیل داد و در آنجا موضوع جدایی دین از سیاست را مطرح کرد و این دیگر جای تامل دارد. هم در اندیشه و هم عمل و هم تشکیلات نهضت آزادی و مدافعان او. 🔸 این مسائل را از ابتدا مهندس بازرگان قبول داشت یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده بود؟ مهندس بازرگان سال ۴۰ داعیه جدایی دین از سیاست ندارد. با فراز و نشیب و بعضا تناقض آن زمان که فعالیت سیاسی می‌کند، یک جلسه‌ای تشکیل می‌دهد که عنوان آن در مورد دین و سیاست است. خود او در سال ۱۳۶۴ ابتدا سخنرانی می‌کند و همانجا می‌گوید اصلا پیغمبران راهی به سیاست نداشتند و تنها به امر دین می‌پرداختند و سیاست، زاده خود بشر است و خود بشر می‌داند چگونه زندگی کند. 🔸 این تغییر مسیر علتش چه بود؟ حداقل آن یاس سیاسی بود. در همان جلسه که حاضرین آن دوازده نفر بودند؛ یازده نفر نظر او را رد می‌کنند. یکی از افراد حاضر در جلسه که خیلی به آقای بازرگان احترام می‌گذاشت، گفت: البته آقای بازرگان درست می‌گویند ولی دین و سیاست باید باشد، البته دین و سیاست نباید باشد. خود مهندس بازرگان هم خنده‌اش گرفت و گفت تو هم مثل این مادر زن آقای بنی‌اسدی می‌مانی.(منظور همسر خود آقای بازرگان) این مادر زن آقای بنی اسدی ماشین را می‌آورد وسط کوچه پارک می‌کند و به خانه می‌آید. بعد معلوم نیست این دست چپ کوچه است یا دست راست کوچه. بهش می‌گویند شما پارک می‌کنی بالاخره یا باید دست چپ کوچه پارک کنی یا دست راست کوچه. شما هم به ما بگو با جدایی دین از سیاست موافق هستی یا نه؟ ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂