🌹؛🍂؛🌹 🍂؛🌹 عبور از 🌹؛ آخرین خاکریز / ۳۵ خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔹 یکی از مهمترین محورهای استراتژیکی حمله در صورت وقوع جنگ به ایران عبور از مرز شرق بصره به سمت بندر مهم خرمشهر است که تنها یازده کیلومتر از پاسگاه مرزی شلمچه فاصله دارد. این بندر از نظر نظامی ضعیف ترین و آسیب پذیرترین منطقه در جبهه ایران محسوب می‌شد که با نگاهی گذرا به نقشه قابل بررسی است. چنانچه اهمیت معنوی و سیاسی این شهر در نظر گرفته شود به سختی میتوان تصور کرد که صدام چنین فرصت طلایی را از دست دهد، به خصوص که آرزو داشت روزی عبدالناصر دوم جهان عرب شود. به طور دقیق نمیدانم که اشغال شهر خرمشهر از اهداف تعیین شده قبل از شروع جنگ بود یا اینکه موضع گیریهای پیش بینی نشده ایران در قبال آتش بس و بحرانی که نیروهای عراقی خود را با آن مواجه دیدند دستیابی به این هدف را فرض و واجب کرد، به هر حال آنهایی که با ماهیت تجاوزکارانه و بیماری خودبزرگ بینی صدام آشنایی دارند، می توانند چنین نتیجه گیری کنند که او رویای سیطره بر تمامی خوزستان و نه فقط خرمشهر را، در سر داشت. در دو هفته نخست جنگ، ارتش عراق بندر خرمشهر را محاصره و به طور کامل تحت کنترل خود درآورد. بدین ترتیب جاده اهواز به خرمشهر قطع شد و چیزی جز تنها پل ارتباطی با دیگر بخشهای ایران باقی نماند جز هسته های مقاومت. بقیه مردم، شهر را ترک کردند. آنچه بار دیگر ما را به تعجب وا میداشت عدم حضور یگانهای نظامی ایران در آن منطقه بود. پس از مدتی دستور هجوم به داخل شهر و اشغال آن صادر گردید. صدور فرمان، ساده بود ولی اجرای آن برای نیروهای مهاجم بسیار دشوار به نظر می‌رسید. مسئولیت اجرای دستور به عهده تیپ ۳۳ نیروهای ویژه بود که یگانهای زرهی و آتشبارهای گردان توپخانه از این نیرو پشتیبانی می‌کردند. افراد این تیپ به یکی از شدیدترین نبردهای خیابانی وارد شدند. نبردی شهری که نظامیان با پیچیدگی ها و خطرات آن به خوبی آشنا هستند. افراد تیپ بعد از به دست گرفتن کنترل منطقه و پاکسازی آن از هسته‌های مقاومت به سمت منطقه دیگر به راه افتادند تا آنجا را نیز پاکسازی کنند اما با ناباوری دیدند که این هسته ها در منطقه ای که پیش تر پاکسازی شده بود، وجود دارد. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ادامه دارد لینک عضویت ↙️ @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂