🌷جانبازی فرمانده 📖... قبل از تاریکی هوا به مرکز تطبیق برگشتم. به محض ورود به سنگر، با چهره ناراحت و گرفته بچه‌ها مواجه شدم. همه نگران بودند. وقتی پرسیدم «قضیه چیه؟ چرا ناراحتید؟» یکی گفت: «حاجی رسولی مجروح شده. منتقلش کردن عقب.» با شنیدن این خبر، خیلی ناراحت شدم و فکر کردم که شاید اتفاق بدتری برایش افتاده است و نمی‌خواهند در شرایط عملیات، خبر بدی به من بدهند. گفتم: «راستش رو بگو. حاجی شهید شده؟» گفت: «نه. میگن از ناحیه پا مجروح شده و به عقب منتقلش کردن.» ... 👈تکمیلی این خاطره در کتاب 📚خاطرات 📒 🌐 خرید اینترنتی کتاب👇 https://bistoonart.com https://sooremehr.ir/book/3321 🇮🇷 @dooshkachi