#روایت_بخوانیم 1️⃣0️⃣6️⃣
چیزی برای دوست داشتن | قسمت ۱
روبروی ویترین مغازهای ایستادهایم. گیر داده آهنربای چینی بخرید. کنارش آهنربای ایرانی صورتیرنگی است اما یک گوشه از روکش پلاستیکیاش پاره است.
صدای "یارب یارب" پسربچه فلسطینی توی گوشم زنگ میزند. چند روز است با خود میگویم لابد مادرش روحیه مقاومت را از دوست داشتن فلسطین شروع کرده.
خم میشوم و آهسته میگویم:
-قبلا چینی خریدیم، به درد نمیخوره، این دفه ایرانی بخریم.
قانع کردنش سخت نیست. کمی که سکوت کنم و دو بار بگویم ایرانی، رضایت میدهد. ایرانی را برمیداریم و میرویم خانه.
من به شوق حمایت از محصول داخلی در جعبه را باز میکنم و او به شوق اسباببازی جدید.
این آهنربا قویتر است، فقط امکاناتش اندازه آهنربای چینی نیست.
بعد از هر بار امتحان قدرت آهنربا، میپرسم:
-حالا ایرانی بهتره یا چینی؟
هنوز دلش پیش امکانات بیشتر آهنربای چینی است، چون بدون اینکه نگاهم کند، میگوید چینی.
لبخندی زدم:
-ولی قدرت چینی کمتر بود. آهنا سفت و سخت بهش نمیچسبیدن.
کمی بیشتر روی فلزهای دیگر امتحان کردیم. خوشش آمد و گفت:
-انگاری ایرانی بهتره.
یاد مرد فلسطینی افتادم که روز اول حمله اسرائیل با بغض رو به دوربین گفت چهل سال زحمت ساخت این خانه را کشیدم اما. بغض مرد بیشتر شد و گفت فدای فلسطین.
وقتی پسرم گفت ایرانی بهتر است، رفتم منبر و از ایران و حمایت از آن حرف زدم.
✍
#رجبی
🌀
دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر
فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱
📲 دورهمگرام در
ایتا |
بله |
دیگرپیامرسانها