✍ تحریف پول| بخش دوم
#اختصاصی_جنبش
• به طور کلی تبیین کالایی از پول، ریشه در اندیشههای مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک اقتصاد دارد. این مکاتب، به عنوان جریان غالب و متعارف علم اقتصاد، پول را اختراعی صرفهجویانه میدانند که به عنوان جایگزینی برای مبادلات پایاپای و برای روانکردن(تسهیل) داد و ستدهای بازار ایجاد شده است.
• به هر حال نظرگاه پولی مشهور برای ما که نگاه اسلامی را دنبال میکنیم، قابل استفاده نیست زیرا این نگرش بر اساس پیشفرضهای مکتب لیبرالیسم شکل گرفته و همچنین در توضیح صادقانه از پول به ما هو پول، عاجز است. پول برخلاف ادعای دروغین اقتصاد متعارف، هیچگاه از دل بازار رقابتی به وجود نیامده و همیشه در تاریخ بشریت منشاء حکومتی داشته است.
• در متون اقتصادی بر مبنای همین دیدگاه اغلب گفته میشود که پول دارای سه کارکرد میباشد:
۱.وسیله مبادله
۲.سنجه ارزش
۳.ذخیره ارزش
• متأسفانه بسیاری - کارکردهایی که اقتصاد متعارف برای پول برمیشمارد - را بدیهی و غیرقابل خدشه میپندارند؛ درحالی که هر سهی این موارد، از دلالتهای پذیرش ادعای کلی اقتصادبازار در مورد پول میباشد.
• به زعم این دیدگاه، نارساییهای مبادلات تهاتری موجب شد تا جامعه یکی از کالاها را به عنوان وسیله مبادله یا همان پول، انتخاب کند. اجازه دهید با یک مثال، ادعای تفکر اقتصادبازار را توصیف کنیم: فرض بفرمایید؛ آقای جمشیدی خواهان ۵ تخم مرغ است. او میتواند با واگذاری مازاد نیاز خود یعنی مثلاً یک کیلوگرم آرد، تخم مرغهای مورد نیازش را تأمین کند. برای چنین کاری آقای جمشیدی در بازار باید فردی را بیابد که نه تنها عرضهکننده تخم مرغ باشد، بلکه آرد هم بخواهد. قاعدتاً یافتن چنین فردی، دشوار و زمانبر است و حتی شاید لازم باشد چندین مبادله غیرضروری انجام شود تا کالای مورد نیاز فرد عرضهکننده تخم مرغ، فراهم گردد. علاوه بر معضل «عدم همزمانی و انطباق خواستها»، آقای جمشیدی با مشکلاتی از قبیل «فسادپذیری کالاها»، «هزینههای حمل و نگهداری»، «غیرقابل تقسیم بودن برخی کالاها» و ... نیز روبرو است. در یک کلام، هزینههای مبادله در یک اقتصادتهاتری بسیار بالاست.
• حال چنانچه فعالین بازار روی یک کالا همانند طلا توافق کنند، مشکلات مطروحه حل خواهند شد. آقای جمشیدی به راحتی مازاد نیاز خود را که همان یک کیلوگرم آرد است، در ازای طلا میفروشد و سپس با همان طلا، ۵ عدد تخم مرغش را از بازار تهیه میکند. فراموش نکنیم که آقای جمشیدی هرگز متقاضی طلا نبود بلکه میخواست ۵ عدد تخم مرغ تهیه کند؛ او صرفاً برای انجام مبادله مدنظر خود(مبادله آرد و تخم مرغ)، از طلا استفاده کرد. از این جهت، کالای طلا (پول) با ایفای نقش واسطه، بین خرید تخم مرغ و فروش آرد فاصله میاندازد تا افراد بتوانند راحتتر با یکدیگر مبادله کنند. پس طبق این تصور، پول «وسیله مبادله» است و همانند کاتالیزور صرفاً فرآیند را تسریع میبخشد.
• تفکر اقتصادبازار، پول را چاره معضل فراوانی نسبتهای قیمتی هم میداند. طبق این دیدگاه در اقتصادتهاتری، بایستی کنار هر کالا یک کتابچه قطور قرار داد تا قیمت یک کالا را بر حسب هزاران کالای دیگر بیان کند! در حالی که اگر یکی از این کالاها به عنوان معیار سنجش ارزش مشترک تعیین شود، هر کالایی تنها یک قیمت خواهد داشت. برای همین تفکر اقتصادبازار کارکرد دوم پول را «سنجه ارزش» معرفی میکند.
• ظاهراً تا پيش از مارشال، اقتصاددانها بر اساس کارکرد وسيله مبادله بودن پول تحلیل میکردند؛ اما به واسطه اینکه مارشال و پيگو نظريه تقاضای موجودی نقد مكتب كمبريج را کامل کردند، بر نقش پول به صورت وسيله «ذخیره ارزش» تأكيد شد. در این دیدگاه پول که وسيله مبادله است، مجزا نمودن خريد را از فروش ميسر ساخته و میتواند به صورت وسيله ذخيره موقت ارزش، در فاصله ميان فروش یک كالا و خريد كالای ديگر عمل كند.
پینوشت۱: نظرگاه پولی اقتصادبازار، همواره مورد علاقه لیبرالهای اقتصادی اعم از لیبرالهای کلاسیک و متأخر (مکتب اتریش) میباشد.
پینوشت۲: اکثر مقالات، تحلیلهای کارشناسان، ویدئوهای اقتصادی(مستند و ... ) راجع به پول در چارچوب لوازم طرز تفکر اقتصادبازار تدوین شده است.
پینوشت۳: مایه تأسف است که جمعی از صاحب نظران اقتصاداسلامی به خاطر امهال و اوج بیدقتی با همین ادبیات غربی، پول را میشناسند. قصه تخیلی تاریخچه پول و حتی باور به افسانه پول کالایی، من جمله موضوعاتی است که بدون هیچ حساسیتی ترویج میشود و به پیشفرضهای لیبرالی آن اصلاً توجهی صورت نمیگیرد.
پینوشت۴: از آن جایی که تفکر اقتصادبازار حقیقت پول را وارونه جلوه داده؛ بایستی به دنبال نظرگاه پولی بدیل باشیم.
📝یادداشت محمد گلیج از کارشناسان جنبش.
➖➖➖➖➖
✊جنبش مردمی احیاء زکات
📡
@e_zakat