🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕
#علمدار قسمت ۴۷
راویان:جمعی از دوستان شهید
🌿"عاشق ولایت"
ولایت فقیه را نایب امام زمان(عج) ميدانست. اطاعت از ایشان را هم واجب. ميگفت:((تا زنده ایم باید پیرو راه ولایت باشیم.)) در این خصوص به شخص امام خمینی(ره) علاقه ویژه ای داشت. امام را
ولی فقیه مطلق زمان خود ميدانست.تا زمان حیات امام (ره)نیز مقلد ایشان بود. بارزترین اطاعت محض از ولایت را در جبهه رفتن به فرمان ولی فقیه به نمایش گذاشت.علاقه به امام(ره) باعث شده بود تا هر کس که امام(ره)را دوست داشت، سید هم او را دوست داشته باشد.نمونه اش آیت الله شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای بود. و کسانی که برایشان امام مهم نبود برای سید هم اهمیتی نداشتند. بعد دیگر امام را احیاگر تمامی جوانان معاصر خود ميدانست. کسانی که تا قبل از انقلاب درگیر فساد و ... بودند و با انقلاب اسلامی مسیر زندگی آنها تغییر کرد. با کاروان پیاده وقتی به نزدیکی حرم امام ميرسیدیم، سید پابرهنه شد. انگار حرارت و داغی آسفالت را حس نميکرد. او جلوتر از ما با چشمی گریان خود را به حرم محبوب ميرساند. سید بعد از رحلت حضرت امام(ره)ارادت خاصی به امام خامنه ای(حفظه الله)پیدا کرد.فراموش نميکنم. آن ایام هیئت رهروان امام، مراسم دعا را در منازل شهدا برگزار ميکرد. شبی من به همراه سید بعد از اقامه نماز مغرب و عشا از مسجد جامع راهی منزل یکی از شهدا شدیم. در طی مسیر خاطرات دوران جنگ و دوستان را مرور ميکردیم.ناگهان سید سؤالی پرسید که انتظارش را نداشتم! پرسید:((نظر شما دربارة مقام معظم رهبری چیست!؟)) ابتدا کمی تعجب کردم چون بعد از ذکر خاطره از یاران سفرکرده، یکباره چنین سؤالی را مطرح کرد. وقتی متوجه اهمیت سؤال شدم نظر شخصی خودم را بیان کردم. بعد از آن سید باحالتی بغض آلود گفت:((عشق به آقا چنان در وجودم نفوذ کرده که چهرة امام خمینی را در ایشان ميبینم. از خدا ميخواهم این علاقه و رابطه را از من نگیرد. بارها دیده بودیم. در زمانی که سخنرانی های مقام معظم رهبری پخش ميشد سعی ميکرد کاغذ و قلمی بردارد و مطالب مهم را بنویسد.عشق و ارادت سید به امام خامنه ای روز به روز بیشتر ميشد. تا اینکه ... حضرت آقا در سال ۱۳۷۴ مردم مازندران را مورد تفقد قرار دادند. استقبال مردمی از ایشان به قدری با شکوه بود که زبان نميتواند توصیف كند.سپس معظم له در مصلای شهر ساری با اقشار مختلف مردم دیدار داشتند.سید مجتبی برای دیدار ایشان سر از پا نميشناخت.خودش آن روز به یاد ماندنی را اینگونه توصیف ميکند:((وقتی به مصلی رسیدم جمعیت زیادی را دیدم. همه منتظر بودند تا نوبتشان شود و به زیارت آقا نائل شوند. در نزدیکی ورودی مصلی چند نفر از دوستانم را دیدم. برای احوال پرسی پیش آنها رفتم و همان جا ماندم! انتظار برایم سخت بود؛ زيرا مقصود را ميدیدم اما عدم توفیق زیارت برایم قابل تحمل نبود. بعد از لحظاتی آرام آرام صف کمی تکان خورد و من به همراه چند نفر دیگر وارد مصلی شدیم. حالا دیگر چند متری بیشتر با محبوبم فاصله نداشتم. اصلا باورم نميشدکه به این راحتی بتوانم خدمتشان برسم.آهسته آهسته جلو رفتیم. تا اینکه نوبت به من رسید. با ایشان چهره به چهره شدم. لحظات شورانگیزی بود.مناسب دیدم در این فرصت اندک فقط از هیئت برایشان بگویم و برای ادامه فعالیت آن رهنمود بطلبم. عرض کردم:((حضرت آقا، ما در این شهر به همراه جوانان دیگر به منظور کارهای مذهبی و فرهنگی هیئتی را تشکیل داده ایم و نام آن را هم مزین به نام حضرت امام; کردهایم. لطفا در صورت امکان برای بچه های هیئت پیامی بفرمایید تا به عنوان هدیه این دیدار برای آنها بازگو کنم.)) مقام معظم رهبری تبسمی کردند و فرمودند:((به بچه های هیئت از قول من بگویید سعیشان این باشد که حزب اللّهی بودن خود را در همه عرصه ها حفظ کنند.)) سید در بخشی از وصیت نامه اش نیز چنین آورده است:(( به دوستان و برادران عزیزم وصیت ميکنم؛ کاری نکنندکه صدای غربت فرزند فاطمه مقام معظم رهبری، که همان ناله غریبانه فاطمه خواهد بود به گوش برسد. همان طور که زمان امام خمینی گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر و آماده ایثار جان و زندگی بودید(همان گونه باشید)مسلمان ها،حزب اللّهی ها، بسیجی ها ... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرارشود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه است باشند؛ چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند تا ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید، متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند.
♻️
#ادامه_دارد...
🆔
@Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺