نخودسیاه مردم، میدان، منطقه و محله.
یکی از باگهای بزرگ رویکردهای رایج مردمیسازی و حلقههای میانی و پیشرفت منطقهای و محلهمحوری و امثالهم، فرستادن جوانان انقلابی و فعالان اجتماعی به دنبال نخودسیاه میدان، منطقه، محله و... و خالی کردن عرصه حکمرانی و برنامهریزی کلان کشور برای یکهتازی طیف راست نئولیبرال اسلامی یا سکولار است.
قطعا مردممحوری مخصوصا مبتنی بر قرائت اصیل از جمهوریت اجتماعی، در سطوح کلان تا خرد، در جای خود مقبول و مطلوب است اما وضعیت زمانی مسئلهمند و مسئلهساز میشود که اولا این جهتگیری، جایگزین تمرکز بر مدیریت و برنامهریزی کلان شود که تقریبا شده است، و دوما روایتی
محافظهکارانه و تقلیلگرایانه از آن انجام شود که کاملا شده است.
ارائه الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت نیز به معنای واقعی خود، الزامی و اتفاقا از مطالبات همین متن است اما مسئله محل نقد، درجا زدن در مبانی و اکتفا به کلیات و اشتغال به انتزاعیات و پرهیز از مسئلههای اجتماعی و دوری از مدلهای اجرایی است.
بنابراین امروزه که جبهه انقلاب! عمیقا دچار تحجر یا تجرد شده و نیمی در قرارگاههای سازمانی و کنگرههای میلیاردی، مجاهدانه مشغول به میدان کشاندن مردم و در واقع کارنامهسازی برای سمتهای رانتی اجرایی هستند و نیمی دیگر در فضاهای کهکشانی و همایشهای نمایشی، مجتهدانه دنبال طراحی ابرالگوی کلان ایرانی اسلامی پیشرفت و در واقع رزومهسازی برای سمتهای رانتی علمی هستند، سازمان برنامه و بودجه پس از ارائه شاهکار
برنامه هفتم توسعه علیه همه آرمانها، حالا
الگوی پیشرفت متوازن توام با عدالت خود را نیز در راستای حل
منظومه و شبکه جامع مسائل اقتصاد ایران منتشر کرده است.
در این فضای غلبه بیتفاوتی و جنگ قدرت و توزیع غنائم، در زیر پوست جامعه، مستضعفان و کارگران، بیپناهتر از همیشه، مشغول تلاش فردی و تقلای تشکیلاتی برای نجات از باتلاقها و بحرانهای امروز، و البته در اندیشه احیای آرمانها با
انفجارهای انقلابی در ایامالله فردا هستند.
@edallat