🔰 إحرام
❞ هنگام یأس
با جامهی بلند فراموشی
در انتهای معبد خاموشی
پیوند میزدم
با رشتههای لطف
با حلقههای لطافت
من بودم و کویر غم و سایبان شوق
من بودم و کلام دل و گوش و صبحدم
من بودم آرمیده میان غدیر اشک
ز اندوه و درد و غم
اندیشه
همچو دایره موجهای سبز
هر لحظه باز میشد و هر لحظه بازتر...
...تا ساحل ابدیت
دل
این جلوهگاه نور
چون آرزوی کودکی افسانهساز و سست
پرواز مینمود...
تا پشت کهکشان
بالاتر از کرانهی مرموز قدسیان
بهمن ۴۷
📚
#مجموعه_اشعار
📝 استاد علے صفایے حائرے
#️⃣
#متن #احرام
╭✤
@Einsad ✤╮