🔰وسعت عرفان 🌊 عرفان يك رود، يك جريان است. در تمام مذاهب هندى و بودايى و زرتشتى و مسيحى، ادامه دارد و حتى با اسلام همراه است. 🌊 عرفان يك جريان است، اگر بخواهى آن را بپذيرى و يا نقد بزنى، نمى توانى از دور، اديبانه و فيلسوفانه و روانشناسانه و جامعه شناسانه به نقد آن بپردازى. 🌊 عرفان را فقط بايد عارفانه آموخت و از آن گذشت و يا با آن زندگى كرد. 🌊تا از اين رود جارى، لب، تر نكرده باشى، هر گونه تحليل، چه مادى و چه غير مادى، چه روان كاوانه و چه عالمانه و فيلسوفانه، همگى همچون نگاهى هستند از يك زاويه و از يك روزنه، به صحنه‏ اى كه بزرگ‏تر از زندگى است و بالاتر از تكرار و ... 🌊 عرفان و هنر، هر دو علامت يك حركت هستند. همانطور كه علم پاى فلسفه است و فلسفه، پدر علم، همين طور هنر، پاى عرفان است و عرفان خاستگاه هنر. و اين هر دو بزرگ‏تر از زندگى توليدى هستند و دريچه‏ اى به سوى دنياى مطلوب، نه همچون ابزارى در دنياى موجود. 🌊 عرفان، يك جريان است و اين جريان براى آنهايى است كه خود را در خود زندان نمى‏ كنند و مسائل امروز را، ديوار مسائل بزرگ‏تر فردايشان نمى‏ سازند. 🌊 براى آنهايى است كه مى‏ خواهند شاهد باشند و براى تمام‏ زندگى يك جا برنامه داشته باشند. 🌊 براى آنهايى است كه نگرشى وسيع دارند و خود را در رابطه با جهانى عظيم‏ تر از خيال و جامعه‏ اى گسترده‏ تر از دريا و نسل‏ هايى تشنه‏ تر از كوير، ديده‏ اند. ❛❛ عین‌صاد 📚 روش نقد، ج‏3 | ص ۱۲ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca