🔰مادام که کشش عرفانی، انتخاب انسان نباشد... 🔹انسان در حالى كه از جبرهاى گوناگون مايه مى‏ گيرد، انسان در حالى كه مجبور است، محكوم نيست؛ چون تضاد جبرها، او را به آزادى مى‏ رساند و جبرهاى گوناگون، زمينه ساز انتخاب او مى‏ شوند. 🔹انسان اگر از يك جبر برخوردار بود، محكوم مى‏ شد و توجيه برمى‏داشت، اما پس از توجه به جبرها، انسان آزاد است كه چگونه انتخاب كند. 🔹اين كه مى‏ گويند هر كس در اين زمينه قرار مى‏ گرفت اين گونه مى‏ شد و اين گونه انتخاب مى‏ كرد، مغالطه‏ اى همراه دارد؛ چون بايد گفت هركس در اين زمينه قرار مى‏ گرفت مى‏ توانست اين گونه باشد و مى‏ توانست اين گونه انتخاب كند. اين توانايى و اختيار انسان را نمى‏ توان نديده گرفت. 🔹مادام كه كشش عرفانى، انتخاب انسان نباشد، چيزى جز مسخ، جز تنوع بدست نخواهد آمد. و اين چنين عرفانى، اصالتى نخواهد داشت. 🔹و براى تحقق انتخاب، جز ارزيابى و آموزش و ايجاد زمينه، راهى نيست، كه تلقين‏ ها مسخ انسان هستند. ❛❛ عین‌صاد 📚 روش نقد مکاتب(آرمان، آگاهی، عرفان)| ص ۱۰۶ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca