📚 | روانکاوی خداناباوری 💠 مسیحیت ستیزی، نقطه آغازین الحاد جدید! 🔹خداناباوری نوین با این که مطلق‌گراست [همه ادیان الهی را انکار می‌کند] ولی در وهله اول دیدگاهی مسیحی ستیز است. این دیدگاه، به نوعی با دیگر شکل‌های خداناباوری شباهت دارد. 🔸در واقع این دین مسیحیت است که تقریباً همه خداناباوران، آن را مانعی فرا راه اندیشه‌شان درباره بشر و سعادت او می دانند. حتی مارکس و فروید هم با وجود آنکه از تبار یهودی‌اند، کانون فشار انتقادهای خود را بر کارکرد جامعه‌شناختی یا روان‌شناختی دین قرار می‌دهند، اما نه بر اساس دین یهود، بلکه بر بنیان اصول مسیحیت. دلیل آن هم این است که آنان در دنیایی زندگی می‌کردند که مسیحی تلقی می‌شد و به نظرشان می‌رسید که این دنیا به وسیله مسیحیت شکل گرفته است. در حالی که گسترش انتقاد آنان از مسیحیت به دیگر ادیان جنبه فرعی داشت. 🔹حتی در میان خداناباوران نوین هم کسانی هستند که به شیوه آخناتن و سقراط، هدف اولیه‌شان را پیکار با شکل‌های فاسد مسیحیت قرار دادند و تنها آرزویشان احیای مسیحیت در شکل ناب و اصیل بر اساس انجیل بود؛ اما به مرور و تقریباً به نحو نامحسوسی به جایی رسیدند که به انکار و مخالفت با اصل و بنیان مسیحیت و در نهایت، انکار دین به معنای دقیق آن برخاستند. 🔸این روند به دلیل آن است که بسیاری از آنها همچنان متقاعد بودند که مسیحیت کاملترین دین است و در نتیجه، گسستن از آن موجب پیوستن آنان به دین دیگری نخواهد شد و تنها راهکار در چشم‌انداز آنان فقط بی‌دینی تمام‌عیار است. ✍️اینیاس لِپ 📄صفحه ۱۷-۱۸ 🏫 مدرسه علم و دین؛ نقد الحاد جدید |ایتا|تلگرام|وبگاه|گروه