. . با نیزه می‌زدنت آخر تشنه کشتنت لشکری حلقه زده دور تنت افتادی از روی زین ای ماه ام بنین‌ با سرت چه کرد عمود آهنین دست به زانو میزارم دیگه طاقت ندارم من چجور تیر از چشات در بیارم دست و پا تو بریدن مشک آب و دریدن تو رو با نیزه به هر سو کشیدن از این روی نازنین از زخم روی جبین معلومه با صورت افتادی زمین بانگ یا اخا زدی پرپر رو خاکا زدی تو بی دست چجوری دست و پا زدی .👇 . ای مظلوم بی کفن تو رو ای عزیزمن برای درهم و دینار میکشن میکشم از سینه آه پیش چشم یک سپاه شمر ملعون داره میره قتلگاه خواهرت دلغمینه مرگ زینب همینه داره میبینم رو سینه میشینه چجور از   تو جدا شم تا کی من صبور باشم ببینم زیر و رو میشه داداشم خنجر روی حنجرِ فکر بردن سرِ من چیکار کنم که از تو بگذرِ زخمات روضه های من میدونم از این بدن حتی کهنه پیرهن رو میبرن .👇...... صحرا گریان حسین بر خاک عریان حسین ای زمین جان تو و جان حسین پاشو و نزار برم گریه کن ‌بخاطر تو اذان بگو که من مسافرم ای خورشید محفلم روی خاک مقابلم مثل زخمای تو می سوزه دلم رو خاک آفتاب ما این داغه عذاب ما آستین‌های پاره شد حجاب ما حرمت ها شکسته شد قافله چه خسته شد دست ما به گردنامون بسته شد دور من نامحرمان خون ببار از آسمان دختر علی کجا شمرو سنان آه و ناله سر کنم عباسو خبر کنم چجوری با حرمله سفر کنم .