عشقـہ♡ چهارحرفہ
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_ششم #خانومہ_شیطونہ_من بابک: اجی خانم من می
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ حس کردم رو هوام 😱 جیغ بلندی زدم و دستام و دور گردن بابک حلقه کردم و خودمو محکم بهش چسبوندم من: بابککککککککک بابک: کر شدم دختر آروم باش 😑 من: این چه کاری بود که تو کردی ها ها ها🧐 بابک: دلم خواست اجیمو بغل کنم به تو چه 😕 من: من باهات قهرم ☹️ بابک : الهی قربوننن تو بشم من تو قهر کنی که من میمیرم وروجکم😊 من:اه خدانکنه بابک: قبول میبرمت باخودم ولی ....... اگه اونجا شیطونی کنی میکشمت😠 من: باشه ولی یه کوچولو شیطونی و ... با دیدن اخم های بابک ادامه حرفمو خوردم محکم لپش و بوس کردم بابک با چندش دستشو رو لپش کشید و الکی مثلا جای بوس منو پاک کرد بابک: اه اه اه برو اونور ببینم تف مالیم کردی😬 من: از خداتم باشه من بوست کنم😌 بابک: بیا برو...بیا برو تا نزدم نکشتمت 😠😂😂 براش زبون درازی کردم تا اومد بیاد طرفم صدای مامان بلند شد مامان: بچه ها بیاید نهار من و بابک : چشم اومدیدم من: چه عجب این ننه بابایی ما بالاخره حرفاشون تموم شد 🤷‍♀ بابک: اره والا😜😂😂 باخنده رفتیم تو اشپز خونه بعد اینکه همه نهارشون و خوردن با کمک مامان ظرفا و جمع کردیم تصمیم گرفتم ظرفا و بشورم😣 ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️