نمی‌دانم چرا در وصف شهید سلیمانی، گفتن «موی دماغ» بیشتر از «آمریکا» مورد توجه قرار گرفت. بیایید کمی از آن روزها بگوییم. اینکه چرا ما باید آنقدر موی دماغ آمریکا می‌شدیم که آمریکا فکر کند چاره ای ندارد مگر ترور و ننگ دولت تروریست به پیشانی اش بخورد. سال ۹۷، روزهایی که فضا در عراق علیه ایران آنقدر سنگین شده بود که آمریکا توانسته بود به پشتوانه‌ی برخی کاستی ها و درک دور از واقعیت‌های عراق، شعار «ایران بره بره» ( ایران برو بیرون) را به جای شعار «أمریکا بره بره» (آمریکا برو بیرون) بنشاند. اما شما آخرش را شنیده اید. پیش از این‌ها شرایط جور دیگری بود. عراق قهرمانی از ایران به خودش دیده بود که حاضر بود برایشان بمیرد. می‌دانید من از کجا حرف می‌زنم؟ از یک کشور عربی که یک عجم شده بود قهرمانش. اگر با بافت عراق آشنا باشید این را کم از معجزه نمی‌بینید.‌ اما مثل بعضی داستان‌های ضد قهرمان، قهرمان داستان عراق در اوج داستان مُرد. کم کم سلیمانیِ قهرمان تبدیل شد به سلیمانی‌ مصلحت جوی حسابگر که برای مصلحت کشور خودش اینجا آمده و عراق اهداف دوربردش برای تأمین مصالح کشورش شده.‌‌ زمزمه ها به تدریج بالا گرفت. زمزمه‌هایی از این دست که «اصلا ایران منت چه چیز را سر ما می‌گذارد؟ آنها برای خودشان می‌جنگند».‌ دیگر مایی وسط نبود. مایِ عزیزمان ترک خورد و دو تکه شد. شده بود «منِ عراق» و «تویِ ایران». آمریکا کار خودش را کرده بود.‌ جا زدنِ ایران اشغالگر به جای آمریکا. کم کم فضا به این سمت رفت که آن کشور اشغالگری که باید نیروهایش را جمع کند و به تصرف چندین ساله‌اش پایان بدهد آمریکا نیست، ایران است.‌ اما سلیمانی.. او نگران و دلواپس عراق بود.‌ غمگینِ عراقی که آمریکا برای بریدن پیوندهایش آمده. پیوندهایی که جان قاسم بودند و قاسم حاضر بود دقیقا برای همانی که می‌گوید «برو بیرون»، بمیرد. آن روزها که جای دوست و دشمن عراق با هم عوض شد، او کسی نبود که بتواند از پیوندش، از عراقِ دلش کوتاه بیاید. او مردن در ایران را اگر یکبار دوست داشت مردن در عراق را هزاران بار. او موی دماغ آمریکا شده بود برای از دست نرفتن پیوندها.‌ برای آنکه همسایه مصلحتِ خانه نبود، روح خانه بود و آخر در خانه‌ی همسایه هم شهید شد.‌ ما حق داریم موی دماغ آمریکا باشیم.‌ آمریکایی که یک روز دانشجویش را می خواهد از ما بگیرد و یک روز غزه و یک روز عراق را... همسایه مصلحت ما نیست که از آن دست بکشیم، روح ماست.‌ و تمام این موی دماغ شدن‌ها تا سرحد مرگ، «مقاومت» نام دارد. @Esrar3