🤲 «۵» 🔘 پرسش: بعدی آنکه آیا ممکن است، انسان های عادی به حقیقت اسمایی که ولات امر با آن خدا را می خوانند دریابند؟ ⭕️ اقوال: در این زمینه چند دیدگاه وجود دارد که بر آمده از اختلاف مبنایی است: 1⃣ دیدگاه امکان کمال مطلق: در این نظریه انسان بدون هیچ قیدی می تواند، کمال پیدا کند و این رشد حد توقف ندارد. بر اساس این نظریه انسان می تواند حتی به کنه ذات نیز دست پیدا کند. ریشه این دیدگاه در این است که انسان ها موجودی هم عرض هم تصور شده اند که همه خلیفه بالقوه الهی هستند. 2⃣ دیدگاه امکان کمال نسبی: بر اساس این دیدگاه انسان موجودی است که از نظر وجودی محدود است و این در قالب مقدرات الهی است و هر انسان در این حد وجودی میتواند به کمال یابد و کمال به معنی رشد در حد اندازه مقدرات خود است. در این نگاه انسان ها هم عرض نیستند بلکه هر کدام در پازل هستی جایگاه خاص خود را دارد. 🔴 پاسخ: بر اساس نصوص موجود شناخت ذات اقدس الهی به کمال معرفت تنها مختص حضرات معصومین است، چنان که پیامبر اعظم(ص) خطاب به على(ع) فرمود: «یا على ما عرف اللّه حق معرفته غیرى و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیر اللّه و غیرى؛ اى على! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.» این به آن سبب است که انسان ها از نظر حد وجودی متفاوت خلق شده اند و اشرف مخلوقات حضرات معصومین ع هستند چنان که گذشت و سایر مخلوقات در مقام مادون هستند و از آنجا که محدودیت وجودی دارند شناخت خدا برای ایشان به کمال معرفت ممکن نیست. اخلاق اسلامی: 🔘 پرسش: بعدی آنکه آیا ممکن است، انسان های عادی به حقیقت اسمایی که ولات امر با آن خدا را می خوانند دریابند؟ ⭕️ اقوال: در این زمینه چند دیدگاه وجود دارد که بر آمده از اختلاف مبنایی است: 1⃣ دیدگاه امکان کمال مطلق: در این نظریه انسان بدون هیچ قیدی می تواند، کمال پیدا کند و این رشد حد توقف ندارد. بر اساس این نظریه انسان می تواند حتی به کنه ذات نیز دست پیدا کند. ریشه این دیدگاه در این است که انسان ها موجودی هم عرض هم تصور شده اند که همه خلیفه بالقوه الهی هستند. 2⃣ دیدگاه امکان کمال نسبی: بر اساس این دیدگاه انسان موجودی است که از نظر وجودی محدود است و این در قالب مقدرات الهی است و هر انسان در این حد وجودی میتواند به کمال یابد و کمال به معنی رشد در حد اندازه مقدرات خود است. در این نگاه انسان ها هم عرض نیستند بلکه هر کدام در پازل هستی جایگاه خاص خود را دارد. 🔴 پاسخ: بر اساس نصوص موجود شناخت ذات اقدس الهی به کمال معرفت تنها مختص حضرات معصومین است، چنان که پیامبر اعظم(ص) خطاب به على(ع) فرمود: «یا على ما عرف اللّه حق معرفته غیرى و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیر اللّه و غیرى؛ اى على! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.» این به آن سبب است که انسان ها از نظر حد وجودی متفاوت خلق شده اند و اشرف مخلوقات حضرات معصومین ع هستند چنان که گذشت و سایر مخلوقات در مقام مادون هستند و از آنجا که محدودیت وجودی دارند شناخت خدا برای ایشان به کمال معرفت ممکن نیست، در روایت دیگر نیز این معنا تایید می شود: «یا على لایعرف اللّه تعالى الّا انا و انت و لایعرفنى الّا اللّه و انت و لا یعرفک الّا اللّه و انا؛ اى على! خدا را نشناخت جز من و تو، و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر خدا و من.» و این به جهت آن است که حقیقت وجودی پیامبر اسلام، صادر اول است چنان که گفته و امیر المومنین ع نیز نفس نبی است از این رو از نظر وسعت وجودی در اوج کل هستی هستند و از این رو شناخت و معرفت به کمال معرفت نسبت به حضراد معصومین هم ممکن نیست چه برسد به ذات اقدس الهی. اما هر کس در حیطه وجودی خود می تواند به کمال دست یابد و هر انسان باید در جهت کمال وجودی خود گام بردارد که مقام منا اهل البیت ع است ولی توقع رسیدن به مقام حضرات معصومین ع ناشی از تفکر اومانیستی است که انسان را محور هستی می داند و بر آمده از نگاه یهود است که انسان را خدای روی زمین می پندارند. زیرا یهود بر اساس داستان آفرینش در کتاب پیدایش عهد عتیق قائل است انسان با رسیدن به درخت معرفت می تواند به حاکمیت بر جهان دست یابد ولی پر مسلم است این دیدگاه باطل است. ✍️ میرزا محمدرضاصفایی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh