فاروق
برگی از تاریخ #استعمار قسمت چهارم: "سگ" در قسمت های گذشته خواندیم که #پرتغالی ها و بعد اسپانیایی
برگی از تاریخ قسمت پنجم: زمین را تقسیم می‌کند در قسمت های گذشته خواندیم که پرتغال و اسپانیا دو کشوری بودند که تمام تلاش خود را معطوف کشورگشایی کردند و این رقابت برای این دو اختلافاتی را ایجاد می کرد تا این که... ادامه داستان: پرتغالی ها در اکتشاف سرزمین های جدید پیش قدم شده بودند و اسپانیایی ها هم با دیدن پیروزی های آنها در هند و سواحل شرقی آفریقا ، فـوری دست به کار شده و کلمب را به فرستاده بودند. حالا هر دو کشور کشتی هایی را روی آب داشتند و هر لحظه ممكـن بود بر سر جزیره یا قاره جدیدی به جان هم بیفتند . وقتی کریستف کلمب قاره جدید را کشف کرد . پادشاه اسپانیا از پاپ الکساندر ششم خواست تصرف این ها توسط اسپانیا را تأیید کند. پاپ هم مالکیت پادشاه اسپانیا بر قاره جدید را تأیید کرد . پادشاه پرتغال با دیدن اعلامیه پاپ به جنب و جوش افتاد و از او خواست حمایتش را از نیز اعلام کند و تعلق بسیاری از مناطق آفریقا و جزایر اقیانوس اطلس به پرتغال را به رسمیت بشناسد . پاپ که می دانست ماجرا به همین جا ختم نمی شود و این دو قدرت دریایی مدتی بعد پشتیبانی او را برای تصرف و تسلم بر یک مشخص خواهند خواست ، تصمیم گرفت تکلیف هر دو را برای همیشه و به شکلی واضح روشن کند . راه حل نهایی پاپ این بود ؛ روی نقشه ، نقطه ای در صد فرسنگی غرب ، که در اقیانوس اطلس قرار داشت و پیش از این توسط پرتغال کشف شده بود ، مشخص شود . سپس یک خط فرضی از شمال به جنوب رسم شود که از این نقطه بگذرد . بنا به اعلام پاپ ، تمام سرزمین هایی که در شرق این خط قرار می گرفتند ، در محدوده فعالیت پرتغال و تمام مناطق کشف شده در غرب این خط به اسپانیا متعلق بودند . ظاهراً اختلافات دو کشور این طور حل میشد . بعدها خواهیم دید که تصمیم پاپ چه قدر در حل اختلاف های احتمالی مؤثر بوده است. 📚سرگذشت استعمار جلد اول ص71 👇با فاروق همراه باشید : 🌐https://eitaa.com/farooq313