﷽ ‍ تأملی در آن «هیچ» بزرگ! درحالی که در سیما و نگاهش تبسم و آرامش موج می‌زند، از پنجره کوچک هواپیمایج ایرفرانس به آسمان و افق ایران نگاه می‌کند. خبرنگار با ترجمه صادق قطب‌زاده از او می‌پرسد: اکنون که بعد از سال‌ها به ایران باز می‌گردید چه احساسی دارد؟ و این پاسخ مشهور امام: هیچی! این گفتگوی کوتاه توسط مرحوم عسکر اولادی روایت متفاوتی دارد، ایشان که جزو همراهان امام و در همان پرواز بوده‌، گفته‌اند: خبر‌نگار پرسید، شما که امروز قدرتمندترین شخصیت ایران هستید، از بازگشت به ایران چه احساسی دارید؟ امام پاسخ می‌دهند: هیچ! در چهار دهۀ گذشته، این «هیچ»، مثل طعمه‌ای لذیذ در دست مخالفان انقلاب از هر طیف و گروه و دسته‌ای با هویت‌های مختلف و رنگ‌های متفاوت شده است که ببینید: اصلاً احساس ندارد! ببینید مردم ایران را به هیچ می‌انگارد! واقعا این پاسخ در آن شرایط ویژه و موقعیت استثنایی چه معنا و مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ مخاطب این «هیچ » کیست؟ تفسیر امام از این «هیچ» چه می‌تواند باشد؟ آیا برای شناخت و تفسیر و تاویل این هیچ می‌توانیم، شخصیت فکری و فلسفی و عرفانی و اخلاقی و انقلابی و دینی امام را نادیده بگیریم و صرفا بر همین واژۀ «هیچ» تاکید کنیم؟ آیا می‌توانیم به تمام سخنان او در همان روز ۱۲بهمن در بهشت زهرا چشم ببندیم و از «هیچ» یک گفتمان برای همه تاریخ زندگی امام و انقلاب بسازیم!؟ چنان که عباس میلانی، مارکسیست سابق و مرثیه‌سرای سلطنت برباد رفته امروز در کتاب «ایرانیان برجسته و متشخص» ساخته است. ✍دکتر علی خسروی استاد روانشناسی و رسانه و علوم ارتباطات دانشگاه جامعه المصطفی ادامه مطالب را در کانال زیر مطالعه بفرمایید👇 ┏━━━ °•🖌•°━━━┓   @bahr_dar_koze ┗━━━ °•🖌•°━━━ ••✾•🌿🌺🌿•✾• فصل حضور https://eitaa.com/faslehozur