🔻اقتصاد عادلانه در پرتو ایمان و اعتقاد 🔸طالقانی مسیر اقتصاد در اسلام را متفاوت از سرمایه‌داری می‌داند که ادعای آزادی تمایلات و حقوق فردی دارد ولی در عمل آزادی افراد را محدود بلکه به صفر می‌رساند و ازاین‌جهت با مارکسیسم که فرد و منافع او را فانی در منافع اقلیتی می‌کند، تفاوتی ندارد و هر دو به یک اندازه از نگاه اسلامی ظالمانه است. 🔸آنچه به‌عنوان آزادی می‌تواند پایه عدالت تلقی شود، به باور طالقانی درگرو تفسیر آزادی در ظهور استعدادها و حقوق اجتماعی است که هر کس به‌حسب استعداد خود برای همیشه از آن بهره‌مند شود؛ اتفاقی که در نظام سرمایه‌داری که آزادی برای افزایش تولید و ثروت محدود به منابع طبیعی و مادی می‌شود، رخ نمی‌دهد. 🔸به باور او، افزایش تولید آنگاه می‌تواند منجر به سعادت عمومی شود که توزیع عادلانه انجام شود و امکان قدرت خرید برای همه فراهم شود. 🔸از منظر او، آنچه باعث تمایز میان قواعد مکتب اقتصادی اسلام با قوانین عرفی می‌شود، خصلت‌های ماهوی و خاص این مکتب است. 🔸دخالت در حیطه نفوس و باطن آدمی، رویکرد آزادی‌بخش و اتکا به قواعدی که حسنش متکی به عقلانیت بودن است، از خصیصه‌های مکتب اقتصادی اسلام بوده و این برخلاف قوانین عرفی است که ناشی از عادات و منافع طبقات خاص است. 🔸وی بعد از این خصوصیات بیان می‌کند «مارکس» به‌درستی کشف کرده بود که با نظریه‌های علمی و قوانین اقتصادی و اجتماعی مطروحه خود و دیگران، نه عدالت مطلوب برقرار می‌شود و نه طبقات محو می‌شوند. ازاین‌رو خود را از مسوولیت این وعده، رهانده و آن را به عهده جبر تاریخ احاله داده است. ✍️نویسنده: حسین سرآبادانی تفرشی •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/2334 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net