📋 🔻امامت سیاسی با غصب حکومت نفی نمی‌شود 🔸 تردیدی نیست که نظریه سیاسی تشیع در چارچوب مفهوم امامت شکل گرفته است. چنانکه علما و متکلمین شیعی در مباحث کلامی خود، بحث ریاست عامه و حکمرانی سیاسی را در چهارچوب اصل امامت شرح و توضیح داده‌اند. 🔸شیخ‌مفید (ره) گوید: «فإن قیل ما حد الامامه؟ فالجواب الامام هو الانسان الذی له ریاسه عامه فی امور الدین و الدنیا نیابه عن النبی»؛ اگر گفته شود امامت چیست؟ پس جواب این است که امام انسانی است که ریاست و زعامت فراگیر در امور دین و دنیا به نیابت از نبی دارد (مظفری، حیدر، ۱۳۹۰، امامت: ۴۶، به نقل از شیخ‌مفید، النکت‌الاعتقادیه). 🔸خواجه‌نصیر طوسی نیز چنین گوید: «الامامه رئاسه عامه دینیه مشتمله علی ترغیب عموم الناس فی حفظ مصالحهم الدینیه و الدنیویه و زجرهم عما یضرهم بحسبها»؛ امامت زعامت همگانی دینی است که دربردارنده تشویق مردم در نگهبانی مصالح دینی و دنیایی ایشان است و نیز بازدارنده مردم از آنچه ضرر بر مصالح‌شان است (همان: ۴۷ به نقل از خواجه نصیر طوسی، قواعد العقائد). 🔸همچنین علامه‌حلی در تعریف امامت گوید: «الامامه ریاسه عامه فی امور الدنیا و الدین لشخص من الاشخاص نیابه عن النبی»؛ امامت ریاست عام و فراگیر در امور مربوط به دنیا و دین برای شخصی از اشخاص است به نیابت از نبی (علامه‌حلی، حسن‌بن یوسف، ۱۳۶۵، الباب الحادی عشر، دانشگاه تهران: ۳۹). 🔸 به همین چند نمونه از تعاریف علمای شیعی از اصل امامت بسنده می‌شود. اما نکته اساسی که از مجموع آیات و روایات و تعاریف علمای امامیه به‌دست می‌آید آن است که هیچ اشاره‌ای به مفهوم خلافت نشده است. 🔸چنین نیست که گفته شود امامت از دو بخش ریاست دینی و دنیوی تشکیل شده است و خلافت ناظر به بخش ریاست دنیوی امامت است و به‌عبارت دیگر، خلافت ریاست دنیوی امام را گویند بلکه امامت به‌طور کلی عبارت از ریاست دینی و دنیوی امام بر مردم است. 🔸 امام در هر دو امر دینی و دنیوی، امامت می‌کند، نه اینکه در امور دینی امامت می‌کند و در امور دنیوی، خلافت. مفهوم خلافت، یک اصطلاح کاملا غیرشیعی است. به همین‌خاطر، علمای امامیه غالبا از کاربست عنوان خلیفه برای علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام اجتناب می‌کنند. ✍️نویسنده: داود مهدوی‌زادگان •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3098 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net