جبرگرایی مطلق در عرفان تولتک 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ ما حتی زبان خود را انتخاب نکرده‌ایم، هیچ‌کدام از دانسته‌ها، باورها و ارزش‌ها انتخاب خود ما نیست، به ما هیچ فرصتی برای تصمیم و انتخاب نداده‌اند. ما فقط می‌توانیم باورها و رؤیاهای سیاره‌ی زمین را ذخیره کنیم و به آن‌ها ایمان آوریم. 🔷 توجه انسان هم بر اساس تلقین‌های دیگران شکل می‌گیرد، ما تنها به اموری توجه می‌کنیم و آن‌را تشخیص می‌دهیم که از باورهای دیگران باشد. ما انسان‌ها در چنین فرایندی اهلی شده‌ایم و با اهلی شدن نمی‌توانیم واقعیت را آن‌گونه که هست دریابیم.[1] 🔻 تحلیل و بررسی؛ 🔷 آن‌چه در این دیدگاه به وضوح به چشم می‌آید دو گونه بدبینی افراطی است؛ یکی بدبینی به انسان. دیدگاه تولتک‌ها مشتمل بر بدبینی زیادی نسبت به انسان است. 🔶 در این دیدگاه انسان موجودی بی‌اراده و بسیار ضعیف فرض شده است در حالی که انسان موجودی است با اراده که می‌تواند مسیر خود را برگزیند، خوب و بد را تشخیص دهد و برای آینده خویش تصمیم بگیرد، عنصر اراده یکی از ویژگی‌هایی است که در فرهنگ اسلامی برای انسان به صورت جدی در نظر گرفته شده است. 🔷 خداوند هرگز خواهان بدی نیست اما به انسان اجازه می‌دهد براساس عنصر اراده و حق انتخاب، مسیر بد را برگزیند. او حتی به شیطان اذن داده است تا به انسان القائات درونی به نام «وسوسه» داشته باشد و از این طریق زمینه را برای گزینش و انتخاب انسان فراهم کند. 🔶 در قرآن آیات فراوانی به چشم می‌خورد که این حقیقت مهم را بیان می‌دارد که انسان دارای اراده است و می‌تواند انتخاب کند، می‌تواند تصمیم بگیرد و می‌تواند آینده‌اش را خودش بسازد و حتی می‌تواند راهی برگزیند که خدا به آن راضی نیست: «إِنَّا هَدَيْنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًۭا وَإِمَّا كَفُورًا.[انسان/3] ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!» 🔷 در کلمات تولتک‌ها بدبینی دیگری هم به چشم می‌آید و آن بدبینی نسبت به جامعه است. آن‌ها فرض کرده‌اند هرآن‌چه از طریق رؤیاهای بیرونی یا رؤیای سیاره‌ی زمین به نظام باورهای ما وارد می‌شود و در این فرایند خوب و بدها را برای ما می‌سازد همه‌ی آن‌ها بد، خلاف و نادرست است. 🔶 در حالی‌که برخی از باورها و اعتقاداتی که از جامعه به کودکان تحت تعلیم القاء می‌شود، درست و حقیقی است و می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد، این‌گونه نیست که از یک‌سو انسان موجودی کاملا بی‌اراده و تهی باشد و از سوی دیگر هر آن‌چه از طریق جامعه در این ظرف خالی ریخته می‌شود نادرست و زشت باشد. 🔷 واقعیت این است که هم انسان موجودی انتخاب‌گر و با اراده است و هم فهم عمومی جامعه به باورهای درست راه می‌یابد و می‌تواند آن‌ها را به شاگردان و کودکان منتقل کند. روا نیست تا بدین حد به انسان و جامعه بدبین بود. 🔶 گذشته از این‌که انسان ظرفی تو خالی نیست تا فقط از طریق تلقین‌ها و القائات جامعه پر شود، این‌گونه سخنان انسان را به یاد اندیشه‌های مارکسیسم می‌اندازد که معتقد بود انسان هم‌چون لیوان خالی است که تنها از طریق باورها اجتماعی پر می‌شود؛ به عبارت دیگر آن‌ها معتقد به اصالت جامعه بودند و اصالت و هویت فرد را به طور کلی زیر سؤال می‌بردند. 🔷 از نظر اسلام، خداوند در انسان استحقاق رشد، کمال، تعالی، خداشناسی و عشق به او را قرار داده است. ♦️ یعنی در تمامی انسان‌ها سرشت و فطرتی پاک وجود دارد که ندای آن آشتی با خداست، دیدگاه اسلام در این رابطه اصالت جامعه به همراه اصالت فرد است که استاد شهید مرتضی مطهری با زیبایی تمام آن را روشن و استدلالی ساخته است.[2] 🔻پی‌نوشت: [1]. رجوع شود؛ شمنیزم- تولتک، الماسیان، ج1، ص 23-31. [2]. رجوع شود؛ جامعه و تاریخ، مرتضی مطهری، صدرا؛ جامعه و تاریخ در قرآن، مصباح یزدی. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2