💠 💠 💢بخش 0️⃣2️⃣ 🌐 مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق 🔘 مقدمه 3. احکام کلی نور 4️⃣ محبت و قهر در انوار 🔺 از نظر سهروردی هر نوردانی به نور عالی محبت داشته و بدان عشق می ورزد. سّر این عشق ورزی دو چیز است؛ نخست، کمال افزون تری که در نور عالی وجود دارد و دوم، زیبایی و جمالی که با حقیقت نور گره خورده و به شکل عالی تر در نور برتر وجود دارد. آن کمال و این جمال همچون مغناطیسی نور سافل را به خود جذب می کند. 🔺 اما هر نور عالی در مقایسه با نور سافل، دارای قهر است. بنابراین، نور سافل به نور عالی عشق می ورزد و نور عالی نسبت به نور سافل قهر دارد. 🔺 در فلسفۀ اشراق، از هیمنۀ وجودی و شکوه و جلال نور عالی نسبت به دانی، به گونه ای که سیطرۀ وجود عالی در سراسر نور دانی موج زند و همراه با استغنای وجودی عالی باشد به قهر یاد می شود؛ چنان قهری که هرگاه دانی در عالی بنگرد، درعین لذت بردن و عشق ورزیدن، احساس ذلّت و خاکساری و ناچیزی می کند و هرگاه عالی به خود بنگرد، نسبت به مادون احساس عزت و سربلندی می کند. چنین قهر وجودی موجب شده است شیخ اشراق از عقول و مفارقات طولیه و عَرضیه یا همان مُثُل افلاطونی «انوار قاهره» تعبیر کند. 🔺 شیخ اشراق در جایی وجود محبت و عشق از نور عالی به نور دانی را نفی کرده و این رابطه را منحصر در رابطۀ قهری دانسته. 🔺 خداوند تنها عاشق خویش است؛ زیرا او کامل ترین و زیباترین موجود است و هر کمال و زیبایی دیگری، دونِ اوست. با این حال، در جایی دیگر ضمن طرح قاعده ای فلسفی_اشراقی، به وجود محبت از سوی نور عالی نسبت به نور سافل افزون بر وجود رابطه قهری تصریح می کند می گوید:«انّ لکلّ علة نوریة بالنسبة الی المعلول محبّة و قهراً و للمعلول بالنسبة الیها محبة یلزمها ذلّ» 🔺 صدرالمتألهین معتقد است عشقِ علت به معلول، نه از باب عشق به غیر، بلکه از جهت عشق به خویش است. پس عشقِ علت به معلول، نه به خاطر نفس معلول، بلکه به جهت عشق به خود و پیامدها و آثار خود است. با توجه به این تبیین، متن نخست با متن دوم هماهنگ خواهد بود. با چنین طرحی، جایگاه فلسفیِ عشق در نظام نوری روشن می شود و کل نظام نوری با حقیقت عشق (اعم از قاهرانه و فقیرانه) پیوند استواری برقرار می کند. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 64_67 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac