💠 💠 💢بخش3️⃣2️⃣ 🌐 کنش های عقلی تحقق بخش علم یقینی 🔘 2. عقل شهودی 🔺 شهود، یا حسی است یا عقلی و یا قلبی. عارفان دربارۀ شهود قلبی به تفصیل سخن گفته اند و ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا شهود قلبی را پذیرایند و دربارۀ آن تحلیل هایی عرضه کرده اند. همچنین شهود حسی را برخی فیلسوفان پذیرفته اند و برخی نیز بدان معتقد نیستند. 🔘 شهود عقلی 🔺 دریافت مستقیم عقل است به نحو حضوری. ادراک عقلی را معمولاً تنها در دایرۀ علم حصولی مطرح می کنند و غالباً سخن از عقل حصولی است که کلیات را ادراک می کند. 🔺 اما افزون بر عقل حصولی، عقل شهودی نیز در کار است؛ یعنی عقل می تواند ادراک حضوری نیز داشته باشد. 🔺 اینکه عقل می تواند شهود، یعنی علم حضوری داشته باشد، برپایۀ قاعدۀ صدرایی «النفس فی وحدتها کل القوی»، توجیه و تبیین می شود. 🔺 برای یافتن «علیت» همین که می بینیم با برخورد پا به توپ، توپ به حرکت درآمد، عقل علیت را می فهمد. عقل رابطۀ علیتی را به نحو شهودی ادراک می کند. 🔺 هنگام برقراری ارتباط حسی با خارج، چیزهایی را ادراک می کنیم که از قلمرو ادراک حسی بیرون اند. از باب نمونه، معقولات ثانی فلسفی در متن شهود حسی، به شهود عقلی درک می شوند. 🔺 در ساحت شهود حسی، چه حس ظاهر چه حس باطن، و حتی در ساحت شهود قلبی، عقل حاضر می شود و ادراکاتی مناسب خود فراهم می آورد. این ادراک های عقلی، بی واسطه اند؛ به گونه ای که حتی نمی توان گفت با واسطۀ قوای باطنی صورت می گیرند. 🔺 حقایق عقلی ای را که در شیء وجود دارند، و هنگام شهود حسی فراچنگِ حس نمی افتند، عقل شکار می کند. 🔘 عقل شهودی در دل شهود قلبی 🔺 دراین باره دو تحلیل می توان عرضه کرد: 🔺 الف) عقل شهودی در دل شهود قلبی کار می کند، اما به عنوان قوۀ پایین تر در بطن قوۀ بالاتر 🔺 ب) عقل شهودی در دل شهود قلبی به ادراک می پردازد، از آن رو که هر قوۀ بالاتر، تمام قوای پایین تر را در خود دارد. این تحلیل از آنِ ملاصدراست. از نگاه او، خیالْ حس را در خود دارد، و عقل نیز مشتمل بر خیال و حس، هر دو است. 🔺 عارفان نیز چنین باوری دارند. از نگاه ایشان، قوۀ قلبیه قوۀ برتر است و هنگامی که انسان به مرتبۀ قلب می رسد، عقلش قوه ای از قوای قلب و شأنی از شئون آن می شود. 🔺 بنابراین وقتی گفته می شود عقل شهودی در دل شهود قلبی ادراک می کند، بدان معناست که گونه ای از ادراکات قلب، به عقل نسبت داده می شوند. همان قلب است که با شأنی از شئون اندماجی خود، یعنی عقل، ادراک کرده است. 🔘 عقل شهودی و عقل منوّر 🔺 منظرو از عقل منوّر، عقل نورانی شده به نور کشف قلبی است که می تواند ادراکات و فهم های بهتر و عالی تری داشته باشد، درحالی که پیش از نورانی شدن، توانایی چنان ادراک و فهمی را نداشته است. 🔘 تصویری دیگر از عقل منوّر 🔺 عقل منوّر می تواند عقل شهودی منوّر به نور کشف قلبی باشد، که در مراتب پایین تر از شهود قلبی، به ادراک می پردازد و به لایه های باطنی ترِ مشهود دست می یابد. در تصویر پیشین،عقل منوّر در دل شهود قلبی به ادراک می پرداخت. اما اکنون سخن دربارۀ عقلی است که منوّر به کشف قلبی است، اما در مراتب پایین تر حاضر می شود و ادراک می کند. 🔺 البته در این مورد نیز باید گفت قلب است که ادراک می کند، اما تنزل کرده، و در مراتب پایین تر عمل کرده است. 🔘 فهم شهودی 🔺هنگامی که عقل شهود می کند، در همان موطن شهود، فهم نیز دارد، که از آن با تعبیر «فهم شهودی» یاد می کنیم. منظور این نیست که پس از شهود در ساحت علم حصولی، فهم حاصل می شود، بلکه فهم شهودی در دل شهود عقلی روی می دهد؛ یعنی همان عقلِ شهودگرِ حاضر در موطن شهود، فهم نیز می کند و حقایقی را درمی یابد. 🔺 عقل در موطن شهود دو کار انجام می دهد، هم می یابد، و هم به صورت شهودی می فهمد. فهم شهودی افزون بر نفس مشهود، به لوازم ایجابی و حتی سلبی مشهود نیز می تواند تعلق گیرد. 🔺 آنچه موجب می شود در مراحل پس از شهود عقلی، علوم حصولی فراچنگ آیند، همین فهم شهودی است. 🔺 از باب نمونه، من وجود خود و تشخص خود، و نیز پیوند میان آن دو را در موطن شهود فهم می کنم. از فهم این ارتباط در موطن شهود، با تعبیر «تصدیق بالقوه» یاد می کنیم. سپس در مرحلۀ علم حصولی، این فهم به علم حصولی تبدیل می شود. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 146_152 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac