💠 💠 💢بخش7️⃣2️⃣ 🌐 کنش های عقلی تحقق بخش علم یقینی 🔘 6. عقل شبیه ساز 🔺 از هرچه در شهود می یابیم، می توانیم نمونه ای بسازیم و در حافظۀ خود نگاه داریم. از باب نمونه از صدای خوشی که شنیده ایم، صورتی در حافظه داریم که یادآور همان شهود حسی خاص است. 🔺در اینجا کنش عقلی ویژه ای در کار است که مشهودات را شبیه سازی می کند و تصویری از آنها در خزانۀ حافظه نگاه می دارد. این شبیه سازی در فضای علم حصولی روی می دهد. 🔘 7. عقل استدلالی 🔺 یکی از کنش های بسیار مهم عقلْ استدلال و انتقال از معلوم به مجهول است. استدلال در اینجا، اعم از فکر و حدس فلسفی است. در فکرْ حد وسط جست و جو می شود و برای یافتن آن تأمل لازم است، اما در حدس، حد وسط بدون تأمل به دست می آید. بنابراین حدس نیز در واقع استدلال است. 🔘در استدلال دقیقاً چه روی می دهد؟ 🔺 استدلال، حرکت معرفتی رو به جلو، و یافتن نادیده ها و معلوم کردن مجهولات است. عقل استدلالی و انتقال و حرکت رو به جلو دارد. اما عقل های تحلیلی، توصیفی و شبیه ساز، پیش رونده نیستند و از محدودۀ مشهودات فراتر نمی برند. عقل استدلالی با بهره گیری از دیده ها، به عرصۀ نادیده ها پای می نهد و کاری که نادیده، حکم دیده را پیدا می کند. 🔺 به عنوان مثال هنگام عصر از منطقه ای بیابانی می گذرید و رد پایی را آنجا می بینید که هنگام صبح آن را ندیده بودید. آنچه مشهود است، غیر از رد پا نیست، اما بی درنگ نتیجه می گیرید که رونده ای از این مکان گذشته است. در اینجا استدلالی صورت گرفته و ما را به امری که در شهود نبوده، آگاه ساخته است. می دانیم که رد پایی هست و می دانیم که هر پدیده ای علتی دارد. از این رو نتیجه می گیریم که آن رد پا صاحبی دارد و موجودی از این مکان گذشته است. 🔺 عقل استدلالی، عقلی ضروری است. با یقینی بودن مقدمات و یقینی بودن صورت استدلال، برهان تشکیل می شود و نتیجۀ ضروری و یقینی به دست می آید. 🔺 قدرت عقل استدلالی برای حرکت پیش رونده بسیار، و بلکه بی نهایت است، و این، در خودِ واقع ریشه دارد. خودِ واقع، لوازمی بسیار و بی شمار دارد. اگر محدودیت های عقل بشری در کار نمی بود، چنان که «عقل کل» این محدودیت ها را ندارد، می توانست تمام مجهولات را با استفاده از معلومات، معلوم سازد و در هیچ حدی متوقف نمی شد. این کنش عقلی بسیار به چشم می آید و عقلْ خود را در آن بیشتر نشان می دهد. 🔺 یکی از ویژگی های عقل استدلالی، مانند دیگر کنش های عقل در ساحت فلسفه، این است که نوعی همگانی بودن نیز در آن نهفته است. هرکس مقدمات استدلال را بداند، نتیجۀ استدلال را هم می تواند بداند و بپذیرد. 🔘 8. عقل انسجام بخش 🔺 «عقل انسجام بخش» وظیفه دارد که انسجام و سازگاری گزاره هایی را که عقل استدلالی بدان ها رسیده است، بررسی کند. 🔺 مبنای این فعالیت، اصل عدم تناقض است. عقل انسجام بخش باعث می شود که فیلسوف بتواند دستگاه فلسفی منسجمی پدید آورد. 🔺 البته عقل انسجام بخش از جهتی شعبه ای از عقل استدلالی به شمار می آید؛ زیرا براساس برهان خلف عمل می کند، و کارکردش به کارکرد عقل استدلالی نزدیک است، اما از آن رو که وظیفۀ سازواری و انسجام گزاره ها را برعهده دارد. می توان آن را کنش عقلی دیگری به شمار آورد. عقل انسجام بخش دغدغۀ پیشروی در کار فلسفی و تولید گزاره های تازه را ندارد، بلکه پاسبان انسجام و سازگاری گزاره های تولید شده است. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 168_172 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac