💠
#فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠
#استاد_یزدانپناه
💢بخش 5️⃣3️⃣
🌐 روش اشراقی
🔘 چگونگی استفاده از شهود قلبی در فلسفه
🔺 ملاصدرا معتقد است از ضوابط و قوانین عقلی نباید دست کشید و در فلسفه به لحاظ روش فقط می باید از کنش های عقل بهره برد. ملاصدرا به صراحت گفته است تا مشهود را مبرهن نسازیم، در کتاب های حکمی خود آن را نمی آوریم. بنابراین هرچند مطلبی مشهود باشد، باید با تلاش عقلی مبرهن شود تا مجوز حضور در دانش فلسفه را بیابد. این همان است که ملاصدرا از آن با تعبیر «التزام به قوانین» یاد می کند.
🔺 از باب نمونه، او گزارش کرده که می دانسته است حکیمان بزرگ به اتحاد عقل و عاقل و معقول معتقد بوده اند و خود نیز آن را شهود کرده و بدان معتقد بود، اما مدتی در تلاش بود تا آن را مبرهن سازد. سرانجام در پی التجا به کریمۀ اهل بیت، حضرت معصومه علیه السلام برهان براین مطلب به وی داده شد و سپس آن را در کتاب های خود نگاشت.
🔺 برای شخص صاحب شهود، خودِ شهود کافی است، اما تلاش برهانی فلسفی باعث می شود که مطلب برای دیگران نیز قابل استفاده شود.
🔘 دخول شهود قلبی در مشاهدات
🔺 واقعیت این است که مشهودات قلبی نیز جزو مشاهدات اند. معرفت یقینی دو پایه دارد: اولیات و مشاهدات. شهود نیز انواعی دارد و اعم است از شهود حسی، شهود عقلی و شهود قلبی، که قسم اخیر از دو شهود پیشین رتبۀ والاتری دارد. در حقیقت اگر حجیت ذاتی شهود پذیرفته شود، دیگر فرقی میان انواع آن در این مسئله باقی نمی ماند.
🔺 در کنار اولیات، مشاهدات هم مطرح اند، که شامل همۀ انواع مشاهدات می شودند؛ زیرا شهود حجیت ذاتی دارد. بنابراین شهود قلبی نیز جزو پایه های معرفت یقینی قرار می گیرد. معمولاً در فلسفه از شهود های همگانی، یعنی شهودهایی که همگان از آن برخوردارند، بهره می گیریم. شهود عقلی در فلسفه به کار می آید؛ زیرا همگانی است. اما از آنجا که شهود قلبی همگانی نیست، نمی توان آن را مستقیماً در فلسفه به کار برد. لیکن این بدان معنا نیست که این شهود حجیت ندارد و برهانی نیست.
🔺 معمولاً قوی ترین شهود را شهود انسان به ذات خود می دانند. شهود قلبی گاه آن قدر قوت می یابد که همانند شهود ذات می شود. شهود قلبی مبرّر شهودی را دارد و دارای حجیت است؛ بنابراین هویت برهانی و یقینی دارد.
🔺 شهود قلبیِ فیلسوف برای خود او حجیت دارد. فیلسوف می تواند مشهود قلبی اش را برای خود مقدمۀ برهان قرار دهد. مشهود قلبی شرایط مقدمات برهان را داراست، اما چنین برهانی برای دیگران قابل استفاده نیست و از همین رو در فلسفه به کار نمی رود.
🔺 روش اشراقی یعنی روش شهودی همراه با بحث؛ یعنی همراهی کار فلسفی متعارف با شهود.
🔺 شهود قلبی به طور مستقیم در فلسفه قابل استفاده نیست، اما آنچه باعث شده است روش اشراقی روش ویژه ای دانسته شود، کاربردها و بهره های غیرمستقیم شهود قلبی فیلسوف در فلسفه اش است.
📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفهی فلسفهی اسلامی ص 231_234
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac