▪️بسم‌الله▪️ ✅ بانو خدیجه در گفتار و رفتار، عوامگریز بود؛ حشر و نشری گزیده داشت و ترجیح میداد با زنانی نشست و برخاست کند که ویژگی‌های نزدیک به او داشته باشند. ⚡️سیدمحمدحسن کوچکترین فرزندش میگوید: «مادرم تنها یک نفر را با تمام وجود «خانم» خطاب کرد و او همسر امام خمینی بود.» خانم میردامادی از دیدارش با همسر امام در اوایل دهه چهل چنین میگوید: «امام که به ترکیه [تبعید] شدند، خانمشان آمدند مشهد و به منزل ما. من گریه کردم و گفتم: از حضرت رضا بخواهید که خدا آقا را نجات دهد. گفتند: من برای همین آمدهام به مشهد. گفتم: نذری [بکنید]، ختمی بگیرید برای این کار. گفتند: همه این کارها را کردهام.» 📔او به دیوان حافظ تسلّط داشت و ضمیر خود و کودکانشان را با اشعار عرفانیِ خواجه شیراز صیقل میداد. ⬅️ «مادرم يك خانم بسيار فهميده، باسواد، كتابخوان، داراى ذوق شعرى و هنرى، حافظ‌شناس ـ البته حافظ‌شناس كه مى‌گويم، نه به معناى علمى و اين‌ها، به معناى مأنوس بودن با ديوان حافظ ـ و با قرآن كاملاً آشنا بود و صداى خوشى هم داشت. ⏪ ما وقتى بچه بوديم، همه مى‌نشستيم و مادرم قرآن مى‌خواند؛ خيلى هم قرآن را شيرين و قشنگ مى‌خواند. ما بچه‌ها دورش جمع مى‌شديم و برايمان به مناسبت، آيه‌هايى را كه در مورد زندگى پيامبران است، مى‌گفت... قرآن كه مى‌خواند، به آياتى كه نام پيامبران در آن است مى‌رسيد، بنا مى‌كرد به شرح دادن. ◀️ بعضى از شعرهاى حافظ كه هنوز بعد از سنين نزديكِ شصت‌سالگى يادم است، از شعرهايى است كه آن وقت از مادرم شنيدم. از جمله، اين دو بيت يادم است: سحر چون خسرو خاور عَلَم در كوهساران زد به دست مرحمت يارم در امّيدواران زد دوش ديدم كه ملائك در ميخــــــانه زدند گل آدم بسرشتنـد و به پيـــمانه زدند 🌺 غرض؛ خانمى بود خيلى مهربان، خيلى فهميده و فرزندانش را هم ـ البته مثل همه مادران ـ دوست مى‌داشت و رعايت آنها را مى‌كرد.» 🍂 حاجیه خدیجه میردامادی در ١۵ مرداد ١٣۶٨ بر اثر سکته قلبی درگذشت و پیکرش روز بعد رخ بر تیره تراب نهاد. آرامگاه او در حرم امام رضا (علیه السلام)، کنار همسرش واقع است. ⚜ گفتمان ولایت 🌱 نخستین تشکل مستقل ولایی طلاب خواهر ✌️ 💠 نرم‌افزار بله: https://ble.im/goftemanevelayat 💠 نرم‌افزار ایتا: https://eitaa.com/goftemanevelayat 💠 نرم‌افزار سروش: https://sapp.ir/goftemanevelayat