هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
لیبرالهای عزیز! اگر راست میگوئید لیبرال باشید! وقتی جریان لیبرال هر سه حوزه نظری (دانشگاه)، عملی (بازار و صنعت و...) و مدیریتی (بدنه کارشناسی دولت) را دست گرفته است یکی از بهترین راه های مقابله با این جریان ایستادن روی مبنای خود ایشان است. همان مبنای آزادی و رقابت. مبنای آزادی و رقابت پست ترین سطح و نازل ترین لایه نظام اقتصادی اسلامی می تواند باشد؛ یک بازار آزاد رقابتی که البته در آن کسی به کسی ظلم نکند (آزادی به معنای واقعی) چون هر گونه ظلمی خلاف آزادی است. پس بازار آزاد رقابتی یک بازار عادلانه باید باشد. رقابت نیز در مقابل انحصار است. ویژگی دوم این بازار این است که هیچ گونه انحصاری در آن وجود نداشته باشد. نمی شود هر جا دلمان خواست انحصار ایجاد کنیم و هر جا دلمان خواست بگوییم رقابت. برای ایجاد رقابت در بازار باید تمام عوامل بیرونی به جز "کیفیت و قیمت" کالاهای داخلی کنار گذاشته شوند و حق دخالت در بازار را نداشته باشند. یعنی جایی که تولیدکننده های داخلی با یکدیگر رقابت می کنند باید سه اصل زیر حاکم باشد: 1. کالاها و خدمات با هم رقابت کنند نه تولیدکننده های آنها با یکدیگر: یعنی قدرت سیاسی و اقتصادی و رسانه ای و ... تولیدکنندگان نتواند آنها را در رقابت بازاری حمایت کند. 2. هیچ حمایت بیرونی از سمت دولت به آنها نشود در رقابت با یکدیگر: ممکن است از همه تولیدات داخلی در مقابل تولیدات خارجی حمایت معنا داشته باشد اما حمایت از یک کالا در مقابل کالاهای مشابه آن در داخل هیچ معنایی ندارد 3. انحصار تولید یک کالا در بازار رقابتی کاملا بی معناست: هر گونه حمایت قانونی از ایجاد انحصار برای یک تولید کننده خلاف اصول آزادی و رقابت است. با توجه به سه اصل فوق موارد زیر باید اجرا شود: 1. مبارزه با هر گونه فعالیت به جز تولید که منجر به حذف سایر تولیدکنندگان از بازار می شود از جمله دامپینگ ها و تبانی ها و ... 2. جلوگیری از هر گونه دخالت یک یا چند ذینفع خاص در تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی و اجرای قانون تعارض منافع 3. جبران هر گونه سلب آزادی و ایجاد انحصاری که در گذشته به وجود آمده است 4. هر گونه حمایت رسانه ای از جمله تبلیغات و ... دخالت در بازار به حساب می آید و این با اصول اول و دوم در تعارض قطعی است 5. مالکیت معنوی و امثال آن که به معنای انحصار قانونی تولید است قطعا خلاف اصول آزادی و رقابت می باشند 6. نظام استانداردها و مجوزها که در بسیاری از موارد خلاف آزادی و رقابت، و باعث ایجاد انحصار است باید به یک نظام پسینی تبدیل شود. یعنی نظارت به جای مجوز 7. رفع انحصار از مالکیت منابع و ابزار تولید. نمی توان توقع داشت بازار آزاد رقابتی شکل بگیرد اما فقط ابزار تولید یا در اختیار دولت باشد یا در اختیار عده ای خاص. بدون ابزار تولید و مالکیت منابع طبیعی که تولید معنا نخواهد داشت 8. پول و اعتبار به عنوان یکی از ابزارهای اساسی و شروط لازم تولید در دنیای امروز قطعا باید در اختیار همه قرار بگیرد و انحصار آن در اختیار عده ای از تولیدکنندگان خلاف اصل دوم خواهد بود 9. رفع هر گونه انحصار از بازار فروش از جمله بازار فروش خارجی. حذف اتاق هایی که تجارت را به صورت انحصاری در دست گرفته اند برای ورود عموم تولیدکنندگان به عرصه تجارت بین المللی ضروری است 10. تامین انرژی تمام تولیدکنندگان و اعطاء یارانه و تسهیلات به آنها به صورت برابر و جلوگیری از هر گونه تبعیض بین آنها 11. حمایت مصرفی دولت از تولیدات خرد و کوچک برای جبران عقب ماندگی آنها در عرصه رقابت در گذشته. در حقیقت دولت به عنوان یک مصرف کننده بزرگ می تواند با جهت دهی به مصارف خود از بی عدالتی که در گذشته به وجود آمده و تولیدکننده هایی را به صورت ناعادلانه بزرگ کرده است بکاهد 12. مصادره اموال نامشروع و مجازات سخت هر کسی که سعی کند آزادی و رقابت در بازار را به هم بزند در آخر تاکید میکنم که این ساختار ایده آل و مطلوب اسلام نیست و بر اساس همان مبانی نظری ادعایی لیبرالهاست که به مبنای خودشان نیز پایبند نیستند. ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar