آیینه ی جمال بابا علی بیا که مادر روحش کشیده تا خدا پَر از داغ مادرِ شهیده زینب زند به سینه و سر خورشید خانه گشته خاموش بر بسترش فتاده بی هوش او را بیا نما کفن پوش رفته صفای خانه دیگر زهرا حبیبه ی نبوت مظلومه از جفای امت خفته به بستر شهادت ماندی تو بی معین و یاور رفت از جهان نزار و خسته با قلب و پهلوی شکسته خار غمش به دل نشسته پژمرده نوگل پیمبر بابا علی بیا به خانه بنگر به روی گل نشانه از جورِ مَردُمِ زمانه یاس نبی شده است پَرپَر بر باغ دین خزان رسیده شب گشته تار و بی سپیده سَروِ حَرَم قدش خمیده بی جان فتاده روی بستر سَروِ بلند آل اطهار با آه و ناله ی شَرَربار دستی به سینه گه به دیوار لب بسته از سخن سُخَنوَر آیینه ی جمال یکتا مانده میان حجره تنها بر بسته دیدگان زِ دنیا معنای چشمه سار کوثر @habibollahmoallemi