صفای خانه ی علی ای یار و غمگسار من زهرا شمع شب های تار من زهرا خورشید خانه ام شدی خاموش شد تیره روزگار من زهرا رفتی ای باغبان گلهایم نخل سبز فتاده از پایم بین بعد از تو غریب و تنهایم بُردی از دل قرار من زهرا بعد از هجران و رحلت بابا یکدم راحت ندیدی از دنیا بودی چون من در این جهان تنها رفتی زود از کنار من زهرا بی تو این خانه را صفایی نیست بهر من یار و آشنایی نیست درد هجر تو را دوایی نیست آرام قلب زار من زهرا جسم پاک تو را از این خانه دور از چشم خودی و بیگانه سوی مَدفَن بَرَم غریبانه کردی جان را نثار من زهرا جای سیلی نشانه بر رویت جانا از چه شکسته پهلویت بینم نیلی شده است بازویت بانوی گل عُذارِ من زهرا ای سَروِ بوستان پیغمبر از داغت خون شده دل حیدر در راه حق شدی چو گل پرپر باغ سبز بهار من زهرا @habibollahmoallemi