خون خدا تویی آن غرقه به خونی، که بزرگ شهدایی تو عزیز دل زهرا، تو حسین خون خدایی سرت از پیکر پاکت، که لب تشنه بریده بدنت را که به خاکِ، سیه ای کشته کشیده به لب آب روان، کشته ی لب تشنه که دیده چه بُوَد جُرم و گُناهت که مُرَمَّل به دمایی زِ چه رو قلب شریفت، هدف تیر بلا شد به تو ای سَروَرِ خوبان، چه جفا روی جفا شد که زِ مظلومی تو، خون جگر آل عبا شد گُلِ سالم نَبُوَد، در بدنِ پاک تو جایی تن عُریان تو خونین، به زمین در بَرِ زینب شده در لجه ی خون، غرقه مَهِ اَنوَرِ زینب نه مرا بی تو دگر، تاب و توان یاور زینب چه کند خواهر افسرده به هنگام جدایی زِ چه پامال مراکب، شده گلگون بدن تو گل من دامن صحرای بلا شد وطن تو اَسَفا خاک بیابان، شده جای کفن تو نَه سلاحی زِ تو برجا، نَه سلاحی نه عبایی نه سری در بدن تو، که ببوسم گل رویت نه تو را نای و گلویی، که زَنَم بوسه گلویت نه گلابی که بشویم، بدن غالیه بویت نیست فرصت، سَرِ نعش تو کِشَم آه و نوایی تویی آن کشته که عطشان، به لب شَطِّ فراتی حَرَمَت کعبه ی مقصود و تو کشتی نجاتی ثَمَرِ باغ نبوت، کَرَم و عین حیاتی به فدایت سر و جانم، که به هر درد دوایی تو حسین، الگوی آزادگی و عشق و جهادی که به سر منزلِ معراج بلا، گام نهادی به ره مکتب توحید، تو هستی همه دادی حَرَم و مروه ای و، سعی و صفایی و منایی به بَرَت خفته به خون، قاسم و عبدالله و جعفر زِ دَمِ تیغ جفا، غرقه به خون شد علی اکبر نه سپاه و نه عَلَم ماند، نَه عباس دلاور همه یاران تو در کربلا گشته فدایی به خیام حَرَم تو، زده شد آتش بیداد زِ عطش، اهل حریمت، همه در ناله و فریاد نه بُوَد خیمه ی دیگر، که کُنَم سایه به سجاد نگران اهل و عیالت که سوی خیمه بیایی نگذارم به زمین، بعد تو من پرچم نهضت سفری با سَرِ خونین تو دارم سوی غربت همه جا هست مرا، با تو سَرِ اُلفَت و وحدت به عزای تو مُعَلِّم همه در نوحه سرایی @habibollahmoallemi