مویه ی زینب در مقتل بین حسینت را به خون آغشته بی سر یا جَدّا زینبت در کربلا شد بی برادر یا جدّا نونهال گلستانت در یَمِ خون افتاده زیب آغوشت به خاک کربلا سر بنهاده لعل عطشان در ره احیای دینت جان داده قطعه قطعه پیکرش با تیغ و خنجر یا جَدّا آن عزیزی را که دادی پرورش روی دامان بی کفن بر خاکِ گرمِ کربلا در خون غلطان کوفیان کردند عجب مهمان نوازی زین مهمان تشنه لب گشته جدا رأسش زِ پیکر یا جَدّا مونس جانت حسین با لعل عطشان قربان شد با عزیزانش فدای اعتلای قرآن شد در منای کربلا جانباز کوی جانان شد خون جگر شد دختر زهرای اطهر یا جَدّا یا رسول الله ببین احوال زینب پریشان سینه سوزان گشته جاری خون دل از دو چشمان داغ دارم چون کنم با این گروه یتیمان از مصیبت بر دلم افتاده آذر یا جَدّا سوخته زآتش خیام اهل بیتت واویلا در کنار خیمه زین العابدین مانده تنها پوشش و رخت و لباس کودکانت شد یغما رفته غارت گوشوار و گوش دختر یا جَدّا گر نبود نامحرم اینجا می زدم چاک پیراهن ناله می کردم نبود گر بیم طعنه از دشمن استقامت می نمایم گر رَوَد جانم از تن از سرم قوم ستم بردند معجر یا جَدّا آن گلی را که تو دادی پرورش بوئیدم من آن گلوئی را که تو بوسه می زدی بوسیدم من از دم تیغ جفا مذبوح و خونین دیدم من سوخت از داغ برادر قلب خواهر یا جَدّا آن لبانی را که زهرا می نمودی چون گل بو آن سری را که بنهادی فاطمه روی زانو آنکه گَه بر دوش و گه بر سینه ات بود جای او بر سر نی خون چکان الله و اکبر یا جَدّا زیر آتش خیمه گاه آل عصمت می سوزد در بیابان جسم عریان حسین می سوزد قلب پُر خون مُعَلِّم زین مصیبت می سوزد دیده گریان می زند بر سینه و سر یا جَدّا @habibollahmoallemi