برخی از سر ناراحتی می‌گویند رای قومیتی بود که فلانی را رئیس جمهور کرد. اما مگر آراء حزبی و جناحی همه نوعی رای قبیلگی نیست؟ بسیاری از همان‌ها که رای قوم و قبیله را نقد می‌کنند خود ملاک صلاحیت را قبیلگی می‌فهمند و گرفتار حب و بغض و رفاقت‌اند. طرفداری از سیاست و قدرت اغلب متعلَّق عالم خیال است و تمایل و تنفرش را از سلطه تصاویر وهمی می‌گیرد. از قضا آن‌که به جهت هم‌زبانی به هم‌شهری‌اش رای داده چه بسا با صرافت طبع به آنچه اعتمادش را برانگیخته رای داده است. در نظام درک او، هویت قومی و زبانی منشاء اعتبار و اعتماد است و نه هویت حزبی و قبیله‌ی سیاسی. آری رای قومی و قبیلگی قابل انتقاد است اما این نقد، برای کسانیکه خود به گونه‌‌ی مدرن نیست‌انگارانه‌‌ای از تعلق به قبیله گرفتارند، شاید مجاز نباشد و حتی متضمن نوعی تحقیر باشد. رشد، در پرتو عقل قدسی میسور و میسر است نه وهم و تعلق به قوم و قبیله یا تعلقات نیست‌انگارانه‌ی حزبی. کار سیاسی برای نظام اسلامی از نقطه‌ی رشد عقل قدسی جامعه آغاز می‌شود. ➕️ @yaminpour