پویش روایتنویسی «
#پای_انتخاب» (10)
به خودمان مربوط است | طیبه فرید
تا وقتی درِ یک خانه بسته است هیچ کس نمیداند پشت دیوارها و پنجرههایش چه خبرست. هرچند هر عقل سلیمی میداند به حکم اقتضائات آدمیزادی و مبتنی بر آدابِ دنیا مشکلات با آن قیافه رِندانه کم و بیش سایهاش افتاده روی سر زندگیها.
خدا در قرار قبلی که هیچکدام الان یادمان نمیآید گفته «سین برنامه در دنیا این است که توی مشکلات غوطه بِوَری، تا خودت را جدی بگیری و ببینی من چی خلق کردم! قدرت موتور را ببینی که در یک دقیقه چند هزار دور میچرخد! مشکلاتت را بعدا خودم تلافی میکنم. تو فقط شکوه خودت را ببین».
ما از مشکلات گریزی نداریم. پشت در خانههای کوچک و بزرگ این شهر کلی مصیبتهاییست که گاه بعضیهایشان هیچ جوری حل نمیشود. مثل دور از جانتان دردِ بی درمان، مثل زن و مردی که دستِ زور کنار هم نگهشان داشته، مثل بچهی معلولی که زندگیِ آرام زوج جوانی را زیر و روکرده، مثل مریضی گرانِ پدری که رنگ خنده را ماه هاست از لب اهل و عیالش بُرده، مثل برادرهایی که بعد رفتن مادر سر تقسیم ارث باهم کل انداخته وسرسنگینند.
اما در همه این مشکلات یک وجه اشتراک وجود دارد. پشت این این درهای بسته، پشت این پنجرهها آدمهایی زندگی میکنند که از اسب افتادهاند نه از اصل. یکی آستینش را به دهانش گرفته که صدایش به خانه همسایه و عابرهای توی کوچه نرسد، یکی گوش برادر قُلدر را بی آنکه جار بزند پیچانده و حقّش را گذاشته کف دستش.
آدمهای این شهر برابر با حجم سختیها آبروداری را بلدند. ملتفتند که فقر و بدبختی آدم را از اسب میاندازد ولی جار زدن مشکلات توی چشم در و همسایه و توی کوچه و خیابان از اصل.
امان از وقتی که بین یکی ازین خانهها، وسط تمام آن مشکلات ریز و درشت، بین آن همه آبروداری یکی بخواهد ساز مخالف بزند وبه جای حل مشکلات، صورت مسئله را پاک کند.
و صدای هوارش را به گوش همسایههای صد پشت غریبه برساند. برای خانه خراب شدن یک خانواده یکی ازین پسر نوحها بس است. عجالتا پشت در این خانهی بزرگ خبرهائیست که به خودمان مربوط است. صف ما از صف پسر نوحها جداست. ماخیلی مشکل داریم اما به خودمان مربوط است. تو دهنی پسر نوحها و همسایههای هفت پشت غریبه باشد برای یازدهم اسفند.
#انتخابات
#همنویسان
@HamNevisan