6️⃣5️⃣پویشی ....................................... سیدابراهیم بهشتی ✍سیده لیلی اعتباری بهشتی را ندیده بودم ولی همیشه گوشۀ قلبم حضور داشت.. دوست می‌داشتم که در زمانش زندگی می‌کردم... با خودم می‌گفتم چه دورۀ خوبی بود، جمعِ همۀ شهدا جمع بود، باهنر، رجایی، بهشتی و... اما الان چه؟ دور افتادیم از همۀ مردانِ خوب خدا! سال۹۶ اما سیدابراهیم را دیدم. اصلا او را نمی‌شناختم. پرسیدم و پرسیدم و فهمیدم که این ابراهیمِ بت‌شکن در قوۀ قضاییه بت نفاق را درهم شکسته بود. نمی‌دانم چرا ولی مرا به یادِ شهید بهشتی انداخت. شباهت ظاهری نه، اما شباهت باطنی دارد با استادش... بهشتی... هردو بوی بهشت می‌دادند... تحقیق و شناختِ او همان و تبلیغ برایش همانا. هرچه پیش‌تر می‌رفتم مصمم‌تر برایشان آبرو می‌گذاشتم. چهار سال گذشت و در این مدت این سید در مغزِ همۀ ما سنجاق شده بود. دورۀ بعدی اما تمام قد وارد کارزارِ تبلیغات شدیم، جدی‌تر، دل‌خون‌تر... تبلیغ و توسل شده بود ذکر هر لحظۀ ما. کمتر می‌خوابیدیم کمتر می‌خوردیم و هرچه بیشتر نزدیک به انتخابات می‌شدیم اضطراب مان بیشتر می‌شد که مبادا سید را از میدانِ خدمت دور کنند. و اما شد آنچه که باید می‌شد. مادرم باچند کلاس سواد می‌گفت: این سید هم می‌رود.. گفتم به کجا مادر؟ گفت: کنار رجایی و بهشتی... بازهم بهشتی؟ چرا این مرد بوی بهشتی می‌داد؟ باز هم مادرم گفت خیلی دل‌خوش نکن... رفتنی‌ست. در دلم آشوبی به‌پا شد ولی نمی‌خواستم بپذیرم. ما تازه او را شناخته بودیم. دو سال است که او را سیدابراهیمِ بهشتی می‌خوانم. او آمد. با عنوان سید ابراهیم رئیسی ولی او ریاست می‌خواست چِکار؟ او خادم بود. خادم‌الرضایی که خادمِ ملت شد و صدای رسای محرومان جهان... همانی که سیدمرتضی آوینی در موردش فرمود: شهادت هنرِ مردان خداست و ای شهید سوال : مردِ خدا شدن مگر چیزی جز خدمت به محرومان و مستضعفان عالم است؟ و من... در این سال‌های اخیر فهمیدم که ما هم در دورۀ جمعِ شهدا زندگی کردیم... حاج قاسم و ابومهدی و سیدابراهیمِ بهشتی! می‌شناختیم و مدتی بعد شهید می‌شدند! ما ماندیم و انبوهی از حسرت. مادرم درست گفتی، سیدِمان رفت. خدایا خودت شاهد باش که ما برای یک شهید آبرو گرو گذاشتیم... تو را سپاس که روسفیدمان کردی. لک‌الحمد حتی ترضی. پ‌ن: چهلم سید ابراهیم رئیسی روز سالگرد شهادت شهید بهشتی‌ست. @AFKAREHOWZAVI 🌐 https://eitaa.com/hamnevisan