با سلام و خداقوت به استاد پوراحمد همسر بنده فردی هستند که به دلیل کودکی سختی که پشت سر گذراندند(وضع اقتصادی ضعیف،پدر تند مزاجی که گاهاً تا سن دانشگاه هم ایشون رو کتک می زدند و ...)بسیار کم حوصله هستند و سر چیزهای خیلی کوچک به بچه ها گیر می دهند و در بیشتر موارد به دعوا و کتک کاری و...می رسد.خودم صوت هنر زن بودن و تربیت نوجوان و تربیت جنسی فرزندان را کامل گوش دادم و در حال حاضر هم اولین جلسه تربیت کودک را شروع کرده ام.خیلی تلاش می کنم که بتوانم طبق آموزه های استاد پوراحمد در کنار محبت و پر کردن خلا عاطفی همسرم به ایشون کمک کنم اما چون سن ایشون ۴۵ سال هست و تغییر بسیارسخت،بعضی وقتها امید خودم را ازدست میدم.بالاخره بنده هم انسان هستم و ممکن الخطا...ضمناً ایشون از ابتدای زندگی مشترک کار ثابتی نداشتند و ۷_۸ تا شغل عوض کردند و الان ۶ سال است که رسماً در منزل هستند و کمابیش ادامه تحصیل را شروع کرده اند اما با کوچکترین ناملایمتی در زندگی انگیزه مطالعه را از دست می دهند و خرجی منزل با بنده است و معتقدند که ایشون ۱۴ سال کار کردند و الان هم بنده باید در معاش در کنار ایشون باشم و کمک کنم.ناگفته نماند که خودم علاقه به شغلم دارم(دبیر هستم)اما اینکه ایشون فعالیت اقتصادی ندارند بعضاً باعث ناراحتیم می‌شود که خیلی سعی می کنم بروز ندهم و خیلی در لفافه و از زبان دیگران متذکر میشوم. متأسفانه همسرم امید به زندگی و نشاط کمی دارند و مدام می گویند دیگه از من گذشته و من به هیچ دردی نمی خورم و دلداری ها و دیدن خوبیها و نکات مثبت ایشون هم چندان فایده ای ندارد...خودشون هم خیلی دوست دارند اخلاقشون عوض بشه اما پشتکارشون کمه و همیشه منتظر معجزه و خدای نکرده مرگ هستند که بتواند بین او و مشکلات فاصله بیاندازد.حتی بعضی وقتها کار کسانیکه خودکشی کردند را تایید می کنند و می گویند کسی چه می داند در آن لحظه و زندگی قبلی که داشته چه بر سر او گذشته؟!... از شما خواهش می کنم بنده را راهنمایی کنید تا چگونه بتوانم به همسر و پسر اولم کمک کنم. از وقتی که گذاشتید و حرف دل بنده را گوش دادید متشکرم.اجرتون با شهدا ان شاءالله. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار میدونم که کاملا شرایط سختی را پشت سر میگذارید، بعضی اوقات در اثر سختی ها ناامید شدید اما دست از تلاش بر نداشتید،ان شاالله که خدا قوتتون بده، بسیار بسیار عالی هست که با وجود ناراحتی هایی که دارید، منفعل نمیشوی و صبر شما، صبر فعال بوده، قطعا برکت و اجر تلاش هایی که برای گرم تر کردن حریم خانواده و تربیت صحیح فرزندان میکنید، را هم در دنیا و هم در آخرت خواهید دادید. روندی شما بحمدلله روند درست است اما نیازمند تکمیل با یک گام دیگر هست، تا این تلاش های شما هم بیشتر اثر گذار بشود و نتیجه ی بهتری ببینید، و آن گام، علاوه بر اجرای مهارت ها، تلاش برای درمان افسردگی همسر محترم هست، نشانه هایی که میفرمایید به احتمال زیاد مربوط به علائم افسردگی است و اگر درمان نشود، صرفا با اجرای مهارت ها، نمیتوان کار را به راحتی پیش برد، بی انگیزه بودن، زودرنج بودن،ناامیدی از تلاش و نداشتن انرژی لازم جسمی و روانی برای کار ها، فکر کردن به خودکشی و ... . تصور کنید که به یک درخت تنومند، شته افتاده، خب در این حالت شما باید برای ادامه رشد و باروری درخت، شته را برطرف کنید و صرف این که به درخت آب بدهید، کافی نیست، مهارت های رفتاری در حیطه ی خانواده مثل همان آب میماند، ضروری هست و همیشه باید اجرا بشود اما اگر بیماری یا شته ای به درخت افتاده باید علاوه بر آب دادن، آن شته را هم برطرف کرد، وگرنه کم کم از درون درخت را میخورد و از بین میبرد. در این شرایط افسردگی را هم باید درمان کرد و هر چه سریع تر برای این کار اقدام شود، درمان کوتاه مدت تر و اثر بخش تر خواهد بود. طبیعی هست که به هر روان شناسی نمیتوان اعتماد کرد، ممکن هست همه تعهد یا تخصص لازم را نداشته باشند اما با تحقیق کردن و پرس و جو کردن از افراد مطلع و قابل اعتماد، میتوان روان شناسی یافت که هم تعهد و هم تخصص لازم را دارد و به او مراجعه کرد،و البته کم هم نیستند روان شناسان این چنینی، همان طور که وقتی جسم ما بیمار میشود، برای درمان آن به پزشک مراجعه میکنیم، زمانی که به دلایل متعدد از جمله کودکی های سخت،نشکلات و دشواری های زندگی، کار و ... روان ما هم دچار آسیب میشود، باید به روان شناس امین مراجعه کنیم و مشکل خود را برطرف کنیم، زمانی که بتوانیم حال خودمان را بهتر کنیم و اولا نشاط زندگی و کار در ما دوباره جوانه بزند و بعد در روابط خانوادگی و ... هم بهتر و مهربان تر عمل کنیم اما با تعصب یا لجبازی بی جا از این کار خودداری کنیم، قطعا در پیشگاه خدا مسئولیم...