✳ فرمانده زیر کولر!
🔻 حسین نشسته بود داخل قایق که چند تا از نیروها پریدند توی قایق و گفتند: «ببخشید برادر اگه میشه ما رو ببر اون طرف آب.» رسیدند به وسط آب که یکی از آنها گفت: «فکر میکنید الان توی این گرما فرمانده لشکر چه کار میکنه؟» بعد هم که جوابی نشنید ادامه داد: «من که مطمئنم با یه زیرپوش نشسته توی دفترش زیر کولر.» یکی از نیروها گفت: «بهتره حرف خودمون رو بزنیم.» ولی او ادامه داد: «آخه همهی سختیها مال ماست، اونها که کاری نمیکنند.» یکی دیگر از نیروها با عصبانیت گفت: «اگه ادامه بدی میاندازیمت تو آب، مگه نه برادر؟» حاج حسین اما با خندهی روی لبش هیچ جوابی نداد.
📚 برگرفته از کتاب
#فرمانده؛ خاطراتی از سردار
#شهید_حاج_حسین_خرازی
مجموعهی
#ستارگان_درخشان ۱
📖 ص ۵۴
❤
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا
#حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f