دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
در ادامہ چایت را من شیرین میکنم ! سارا و دانیال بار دیگر با مرگ دست و پنجہ نرم مۍ‌کنند و آن کس کہ در
"مثل بیروت بود" عطر تلخ آشنایش در مشامم پیچید. عرقی سرد بر جانم نشست. آرام سر بلند کردم. خودش بود؟! یک سال ندیده بودمش یا صد سال؟ چقدر شکستگی در جوانی چهره اش پر میزد. ــــــــــــــــــــــ ♡✓ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•