اینجا با هم باشیم⚘️
7:00
27.4M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
.
#مسلم
،
#فرمانده
من بود. گاهی وقت ها می شد ساعت ها با هم بودیم و درددل می کردیم. او کسی نبود که دیگر دلش بخواهد در این
#دنیا
بماند ولی ماند و تا زمانی که ماند ، مثمربه ثمر بود. در
#شلمچه
بودیم، بیرون از
#سنگر
نشسته بودیم ،من پشت
#خاکریز
عراقی ها بودم و مسلم رو به خاکریز عراقی ها روبروی من نشسته بود ،یکدفعه
#انفجار
#کاتیوشا
پشت سرهم ، پشت خاکریز ما به
#زمین
نشست. من دیدم مسلم، از زمین بال بال می زند و فریاد می زند ،
#یا_حسین
.... تا گفت ،یا حسین... شانه سمت چپ من از پشت کتف ، ضربه ای بهش خورد که چرخیدم و از پشت سر به زمین افتادم. با این یاحسینی که گفت، من گفتم که حتما دیگر
#شهید
شدم!! صدا زد
#بهداری
#امدادگر
بلند شدم نگاهش کردم و گفتم چی شده آقامسلم؟! از پشت کتفم ،به اندازه یک کف دست
#ترکش
چسبیده بود،
#بادگیر
را سوزانده و لباس
#بسیجی
را هم سوراخ کرده و چسبیده بود به کتفم. مسلم این ترکش را دیده بود که به من میخورد. خیلی
#مهربان
و
#دلسوز
بود برای نیرو هایش... چقدر این
#شهدا
#با_محبت
بودند و هنوز هم این محبت هست ، جاری و ساریست...
*
#سردار_مظلوم
#سردار_شهید_مسلم_شیرافکن
#سردار_شهید_محمد_حسین_شیرافکن
#شهید_مسلم_شیرافکن
#شهید_شیرافکن
سی و دومین
#سالگرد_شهادت
#استان_فارس
#کازرون
#دفاع_مقدس
@hatef10012