🪴 🪴 🌿﷽🌿 صف غذا حجت الاسلام محمد رضارضایی توجبهه ها توفیق نداشتم کنار او باشم. من از قم اعزام می شدم، او از مشهد مقدس. فقط دو، سه بار قسمت شد که تو خط مقدم و پشت خط ببینمش. یک بارش تو یکی از پادگانها بود. سر ظهر، نماز را که خواندیم، از مسجد آمدم بیرون. راه افتادم طرف آسایشگاه، بین راه چشمم افتاد به یک تویوتا. داشتند غذا می دادند. چند تا بسیجی هم تو صف ایستاده بودند. ما بین آنها، یکدفعه چشمم افتاد به او! یک آن خیال کردم اشتباه دیدم. دقیق تر نگاه کردم. «آقاي برونسی!... صف غذا!...» با خودم گفتم: «شاید من اشتباه شنیدم که فرمانده ي گردان شده!» رفتم جلو.احوالش را پرسیدم و گفتم:شما چرا ایستادي صف غذا؟! مگر فرمانده گردان...» بقیه ي حرفم را نتوانستم بگویم. خنده از لبهاش رفت. با ناراحتی گفت: «مکه فرمانده ي گردان با بسیجی هاي دیگه فرق می کنه که غذا بدون صف بگیره.»... یاد حدیثی افتادم:«من تواضع االله رفعه االله.» پیش خودم گفتم: «بیخود نیست آقاي برونسی این قدر تو جبهه ها پر آوازه شده.» بعداً فهمیدم بسیجی ها خیلی مانع این کارش شده بودند، ولی از پس او بر نیامده بودند. پاورقی -1 هر کس به خاطر خدا تواضع کند، خداوند او را رفعت می دهد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef