📌
مراحل انحراف فکری یک مذهبی
بخش چهارم:
🔹 باتوجه به مطلب پیشین میتوان به پرسشهای دیگر هم پاسخ داد. علت دفع افراد گرفتار به انحرافات فکری توسط اطرافیان ریشه در عدم تخصص آنها در اسلام و نداشتن تجربه کافی درمهارتهای گفتگو وارتباط دارد که زمینهی افراط وتفریط رافراهم میکند.
اطرافیان دلسوز و دغدغهمند حتما لازم دارند با حکیمان، عالمان و متفکران دینشناس و همچنین متخصصان امور تربیتی مشورت کنند و با نظارت مستمر آنها برای کمک و درمان طبیبانه انحرافدیدگان اقدام کند.
🔸 مهمترین اقدام اطرافیان، محبتورزی و عدم طرد انحرافدیدگان و تلاش برای نفوذ به درون انحراف دیدگان و برقراری گفتگوی صمیمانهای است که موجب تذکار و تنبّه آنها شود. از اینرو،
پرسشهای تردیدآمیز و اشکالات انحرافدیدگان به امور دینی واجتماعی نباید موجب عصبانیت و طرد آنها توسط اطرافیان شود بلکه باید معبری برای گفتگوی صمیمانه ودر عینحال انتقادی وزمینه پرورش عقل وتصمیمگیری عاقلانه آنان شود.
🔹 شایسته است به این نکته توجه شود که یکی ازعوامل تعمیق وتشدید انحرافات فکری، احساس تنهایی و طرد شدگی ازسوی جامعه مذهبی وحاشیه نشینی فرهنگ وجذب آنها ازسوی دوستان وجریانات انحرافی است به نحوی که افراد احساس کنند پاسخ به نیازهای عاطفی وعرصهی شکوفایی وابراز شخصیت آنها نزد منحرفان فراهم است.
بابدان کم نشین که صحبت بد
گرچه پاکی تورا پلید کند
🔸 فردگرایی وجداشدن ازجامعه ایمانی به تدریج موجب ضعف بنیانهای فکری و عقیدتی و کمرنگ شدن مناسک دینی میشود وبا این تضعیف، به تدریج جریانات فکری دیگر این خلأ را پر میکنند وبه جذب نسل نوحوان و جوان میپردازند، نسل نوجوان وجوانی که پرسشها و ابهامهای مختلفی دارد و به دنبال ابداع، نوگرایی وکارآمدی است. نسلی که تازه ازمرحله تقلید خارج شده وبنا دارد بابه کارگیری اطلاعات و دانش خود(بعنوان عقل) مسیر متفاوت ومتمایزی راطی کند. بسیاری از نوجوان وعموم جوانان از این طریق "بودن" خود را اثبات و از نقش اجتماعی مستقل، متفاوت وبرتری برخوردار شود.
🔹 بنابراین یکی از مهمترین و ضروریترین اقدام در تعمیق و پایداری ایمان دینی و حفظ مؤمنان و جلوگیری از افتادن مذهبیها در دام انحرافات فکری و التقاط فرهنگی ایجاد
تشکلهای اسلامی و مجامع مذهبی دارای بنیانهای عمیق حکمی و الهیاتی و جذابیتهای لازم است تا موجب اتّصال ذهنها و نزدیکی قلبها و توحید در فعالیتها و کنشها بشود. همچنین زمینه تمایرگذاری ومرزبندی حکیمانه واجتهادی با منحرفان وجریانهای التقاطی را فراهم سازد.
🔸 دعوت و جذب افراد جامعه به تشکلهای سالم مذهبی و مشارکت دادن آنها در فعالیتها به گونهای که احساس مشارکت فعال و تأثیرگذاری داشته باشد در کنار رشد دادن فکری و معنوی او یکی از حفاظهای مهم افراد از انحرافات فکری و عقیدتی و مانع بزرگی برای گرایش درونی به انحرافات و منحرفان است. بلکه بر عکس بجهت رشد فکری و معنوی و همچنین ایجاد علاقه و محبت به خوبیها و خوبان، سعی میکند که خود را با جمع همراه، همشکل، هم زبان، هم فکر و همدل کند.
🔹 توجه به این پنج مرحله تحول باطنی و تلاش برای مدیریت صحیح آن بسیار مهم است. چون که باید دانست همانگونه که انحراف امر تدریجی و چند مرحلهای است سلامت و ارتقا فکر و ایمان نیز ورود به زیست جدید است و طبیعتا مقولهای تشکیکی، چند مرحلهای و تدریجی است:
مرحلهی اول: همراهی
ورود به تشکل مذهبی و مشارکت در برنامههای زیست جدید.
مرحلهی دوم: همشکلی
پس از ورود و مشارکت به تدریج علاقه شکل میگیرد و اولین نتیجه آن تلاش برای تغییر ظاهر و همشکلی با سایر افراد است.
مرحلهی سوم: همزبانی
در مرحله بعد، دستگاه واژگانی و نظم گفتاری او تغییر میکند و عناصری از مفاهیم دینی و اصطلاحات جاری در جامعه مذهبی را به کار میبرد و برخی از اصطلاحات و واژگان پیشین را به جهت عدم تناسب با زیست جدید کنار میگذارد.
مرحلهی چهارم: هم فکری
با تغییر زبان و ورود اصطلاحات جدید در دستگاه زبانی، زمینه برای تغییر نگرشی و فکری و تعمیق بنیانهای نظری فراهم میشود. اگرچه بخشی از این تغییر به صورت ناخوداگاه بجهت مشارکت در زیست جدید ممکن میشود اما این تغییر کم سطح و کم عمق است و نیازمند به اقدامات تربیتی است تا کنشگر از فلسفهی فعالیتها وزیرساختهای نظری آن مطلع شود و مشارکت احساسی را به حضور ایمانی ارتقا ببخشد.
مرحلهی پنجم: همدلی
هرگاه فکرها و اندیشهها به هم نزدیک شد و منشأ باطنی حضور و مشارکت یکی، شد جانها به یکدیگر نزدیک میشود و اخوت و یگانگی بر انسانها حاکم میشود:
جان گرگان و سگان هر یک جداست
متحد جانهای شیران خداست
جمع گفتم جانهاشان من به اسم
کان یکی جان صد بود نسبت به جسم
همچو آن یک نور خورشید سما
صد بود نسبت بصحن خان
..
✍ سیدمهدی موسوی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121