📌پنج اصل بنیان ساز 🔅بخش دوم: ۴. پیچیدگی حیات اجتماعی انسان موجودی بالقوه و دارای نیازها و امیال مختلف است و به واسطه فکر و اندیشه، ذکر و توجه و اراده و عمل، به بیرون از خود فطرتا تمایل دارد و برای رشد و کمال و رفع نیازها، غیر خود را می‌طلبد. براین اساس در هر واقعیتی، کمالی را می‌یابد و بدین جهت به آن تعلق پیدا می‌کند. این نگرش و گرایش فطری، موجب می‌شود که انسان در هر موجودی، معنایی را بیابد و بدین واسطه موجودات را ارزش‌گذاری کند و نسبتی با آنها برقرار سازد. بدین واسطه انسان موجودی مدني و اجتماعی است و در متن روابط و تعاملات انسانی به وجود خود فعلیت می‌دهد. به تعبیر دیگر، انسان براساس درکی که از نیازها و دیگران دارد نسبت‌ها و روابطی را با آنها برقرار می‌سازد تا از طریق آنها بتواند نیازهای خود را بر طرف و راه رسیدن به کمالات و منافع را آسان سازد. نکته مهم در این فرایند تعاملی، استخدام و به‌کارگیری سایر موجودات است به نحوی که جزئی از جهان معنایی و در محدوده‌ی فعالیت او قرار گیرد. این تعامل فطری و استخدام متقابل موجب شکل‌گیری حیات اجتماعی انسانی با مجموعه‌‌ای از روابط و مناسبات مختلف و متکثر می‌شود. با صیرورت انسان، همه چیز هم دگرگون می‌شود. بدین واسطه، انسان موجودی اجتماعی است و در متن حیات اجتماعی و روابط انسانی، نحوه‌ی بودن و شدن خود و سایر موجودات پیرامونی را مشخص می‌کند. اما چون نیازهای انسان متنوع و متکثر است و سطوح ادراکی و بینشی افراد متفاوت است، حیات اجتماعی از سطوح و لایه‌های مختلفی برخوردار است و همین موجب پیچیدگی آن می‌شود. هر چقدر جوامع گسترده‌تر شود و ابزار و فناوری‌ها در آن بیشتر شود بر عمق و گستره‌ی پیچیدگی‌های آن افزوده‌تر می‌شود. پیچیدگی موجب می‌شود که به راحتی نتوان به توصیف و تبیین پدیده‌های اجتماعی پرداخت و هر آنگونه که می‌طلبیم و آرزو داریم در امور اجتماعی مداخله کنیم و آن را کنترل کنیم. لذا جامعه از قوانین و سنت‌هایی پیروی می‌کند که با قوانین حاکم بر تک تک افراد هماهنگ نیست و همچنین با مطالبات و آرزوهای آنها هم همیشه مطابق نیست. ممکن است اقتضائات و وضعیت جامعه روزی هماهنگ با منافع و مطلوبات گروهی و علیه گروه دیگری باشد و چند صباحی بعد، این وضعیت عکس شود. پیچیدگی‌های حیات اجتماعی، لوازم دانشی، گرایشی و کنشی مختلفی را در پی دارد که اطلاع از آنها انسان را واقع بین می‌کند و به چرایی خسران انسانها، و اهمیت ایمان و عمل، تواصی به حق و صبر و استقامت در راه حقیقت پی‌می‌برد. ۵. کثرت شخصیتی و فرهنگی کنشگران اجتماعی از دیگر اصول بنیادین و زندگی ساز، درک کثرت شخصیتی و فرهنگی کنشگران است که از نتایح صیرورت انسان است. توضیح اینکه ۱. انسان موجودی است که بواسطه علم و عمل ساخته می‌شود و ۲. این سازندگی در متن حیات اجتماعی پیچیده است و ۳. عوامل و عناصر مختلفی اقتضای جسمی و جغرافیایی، الگوی بینشی، گرایشی و رفتاری پدر و مادر، رفیق و مربی، دخالت رسانه و هنر، قانون و دولت، هر کدام در ساخت شخصیت و شاکله وجودی و فرهنگی انسان موثر هستند. ۴. این تأثیرگذاری هم از یک نظم ریاضی و کمی پیروی نمی‌کند و برای افراد مختلف، میزان نقش و دخالت هرکدام از آن عوامل و عناصر متفاوت است. بنابر این مقدمات، افراد جامعه و کنشگران اجتماعی، دارای روحیات، سلایق و شخصیت مختلفی هستند و نمی‌توان همه را در یک یا چند گروه محدود دسته بندی کرد و همگان را تحت یک شیوه و سبک زندگی هدایت، کنترل و مدیریت کرد. بخصوص در زمانه‌ای که رسانه‌های مجازی، فاصله‌های جغرافیایی را کم کرده‌اند و با شگردهای تبلیغاتی الگوهای متنوع و متکثری را با اهداف بازاریابی، سیاسی و فکری به مخاطبان عرضه می‌کند و ذائقه‌ی آنها را دست‌کاری و کنترل می‌کند. در زمانه‌ی حاکمیت رسانه‌های متکثر و متفاوت، افراد جامعه متفاوت و متکثر هستند. برای حضور در اجتماع، لاجرم این کثرت و تنوع را باید به درستی شناخت و اقتضائات آن توجه کرد. 🔴 پایان مشهد مقدس، حرم مطهر، اول رمضان و سوم فروردین ۱۴۰۲ ✅ https://eitaa.com/hekmat121