احادیث امام کاظم(ع) نقطه عطف تاریخ فلسفه اسلامی 🔹از امام هفتم احادیثی رسیده است که منشأ عقل‌گرایی در مکتب بغداد است، و نقطه عطفی در تاریخ فلسفه اسلامی است؛ وصیت علمی امام کاظم (ع) نمونه تفسیر و تأویل الراسخوان فی‌العلم در مورد آیات عقل در قرآن از جمله آیه 18 سوره مبارکه «زمر» آمده است: «فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ». 🔸صدرالمتألهین که مهمترین بخش آثار و ثمره عمر فلسفه خود را پرداختن به احادیث ائمه شیعه علیهم‌السلام اختصاص داده به تشریح و تبیین، اصول و مبانی فلسفه اسلامی بر اساس حدیث امام موسی کاظم(ع) در توصیف عقل پرداخته است، به عقیده این فیلسوف اسلامی، فهم حدیث امام موسی‌بن جعفر(ع) نیازمند دانش عقلی و حکمت فلسفی بالایی و تبحر ویژه در علم حدیث است. 🔹ملاصدرا این حدیث را از طریق استادش شیخ بهائی همراه با اسناد مفصل آن، به امام موسی‌بن جعفر(ع) رسانده است و می‌نویسد: مضمون این حدیث متکی به براهین عقلی است امام در وصف عقل، حقیقت عقلی در کنار حقیقت قرآن و توافق این دو را مطرح فرموده است که قرن‌ها موضوع فعالیت‌های فکری متکلمان عقل‌گرا و فلاسفه اسلامی، فلسفه مسیحی، فلسفه یهودی؛ از جمله ابن رشد و ابن میمون بود که رساله‌های مستقلی با همین عنوان در توافق بین عقل و دین تولید کردند. 🔸امام در فرازی از حدیث توصیف عقل فرمود: «یا هشام هیچ وسیله‌ای برای عبادت خدا بهتر از عقل نیست» 🔹صدر‌المتألهین با توجه به این حقیقت، توافق حقیقت عقلی و حقیقت قرآنی در مشهد دهم کتاب خود در شرح این حدیث می‌نویسد در اینکه عقلاء در قرآن با بهترین وصفی که ممکن است چیزی وصف شود، توصیف شده‌اند، و در وصف این جمله امام در تأویل آیه 37 سوره مبارکه «ق» که فرمود: «یا هشام ان‌الله تعالی یقول فی کتابه ان ذلک لذکری لمن کان له قلب» نوشته است: «قلب جوهری عقلی است و حقیقت قلب همان عقل است که به واسطه حکمت، عقل بالفعل می‌شود و با این وصف، امام مبانی الهیات بالمعنی الاعم، کلام اسلامی و فلسفه اسلامی را در عصری که پیروان تشیع با شعار حشویه و حدیث‌گرایی محنط، سرکوب می‌شدند، با تدوین مبانی فلسفه اولی در وصیت عقلی به هشام، تشیع امامیه را پرچم‌دار عقل‌گرایی در جهان قرون وسطایی (midieval age) آن روزگار جاهلیت معرفی کرد. 🔸امام موسی‌بن جعفر(ع) با 35 سال امامت با تعیین برنامه آینده تشیع در شکل شیعه امامیه، و بیان ژئوپلتیک تشیع در منطقه نفوذ نیل تا فرات، خلافت عباسی را که در آغاز راه توسعه بود دچار چالش گسترده و عمیق ساخت که آثار آن در عصر رضوی، تاسیس دولت علویان در مغرب و چندین دولت نیمه مستقل در ایران بود. امام(ع) فلسفه سیاسی خود و رئوس قدرت سیاسی تشیع امامی را در گفت‌وگویی سیاسی با هارون الرشید خلیفه مقتدر عباسی مطرح کرده است.   *محمدرضا شهیدی‌پاک (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)   https://eitaa.com/hekmat121/۱۳