📌تفکر دیروز و امروز مسلمین درباره‏ میزان تأثیر عمل در سعادت انسان‏ ✍استاد شهید آیت الله مطهری بخش دوم: ❇️نقش اموی‌ها در پیدایش این آسیب‏ کم کم افکاری پیدا شد که عمل را تحقیر و آن را بی‌ارزش تلقی می‌کرد. به عبارت دیگر طرز تفکر مسلمین در مسئله‌ مبنای سعادت انسان، از طرز واقع‏‌بینانه به طرز خیال‌بافانه گرایش یافت و به طوری که تاریخ نشان می‌دهد ریشه این فکر را اموی‌ها ایجاد کردند. مسئله‌ای است که از قدیم در بین علمای کلام مطرح بوده و آن این است که آیا اساس، ایمان است، و اصلًا ایمان چیست؟ تاریخ نشان می‌دهد که خلفای بنی ‏امیه از نظر اینکه خودشان در عمل فاسق و فاسد بودند و این امر را نمی‌توانستند از مردم کتمان کنند و مردم هم می‌دانستند که اینها از نظر عمل فاسدند، این فکر را ترویج می‌کردند که اساس این است که ما ایمان داشته باشیم، اگر ایمان درست باشد عمل اهمیتی ندارد. ❇️چرا فکر تحقیر عمل پیدا شد؟ چون اینها حکومت داشتند و قدرت و ثروت در اختیارشان بود، قهراً می‌توانستند تبلیغات وسیعی در این زمینه بکنند؛ مزدورهایی هم از آن عالم‌نماها درست کنند و آنها هم مرتب بگویند اساس، ایمان است؛ ایمان که درست شد عمل هرچه بود بود؛ برای اینکه خلفای بنی ‏امیه را تبرئه کنند که مردم خیلی حساسیت نشان ندهند و نگویند که اینها چه جور خلفایی هستند که عملشان اینچنین فاسد است! علم کلام نشان می‌دهد که فرقه‌‏ای در قرن دوم اسلامی پیدا شد که آنها را «مُرْجِئه» می‌گفتند. مرجئه یکی از اصول عقایدشان همین مطلب بود و خلفای اموی هم ازاینها حمایت می‌کردند. ❇️ایمان چیست؟ در آن وقت ما شیعیان چه فکر می‌کردیم، یعنی ائمه ما چه دستور می‌دادند؟ ما از علی بن ابی‏طالب چه الهام می‏‌گرفتیم؟ وقتی که از ائمه ما سؤال می‌کنند که ایمان چیست؟ می‌فرمایند: الْایمانُ مَعْرِفَةٌ بِالْجَنانِ وَ اقْرارٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالْارْکانِ‏، ایمان با سه چیز محقّق می‌شود: اعتقاد قلبی، اقرار به زبان و عمل با اعضا و جوارح. اصلًا ائمه ما را جزو ایمان شمرده‏ اند، یعنی کسی که ندارد ایمان ندارد. دلش را خوش نکند بگوید ایمان مجزای از می‌تواند وجود داشته باشد. اگر در قرآن می‌بینید مؤمنین تمجید شده‌اند، خیال نکنید مقصود کسانی است که یک گرایش اعتقادی دارند ولی در برنامه عملی شرکت ندارند. خیر، در قرآن هرجا که مؤمنین تمجید شده‌اند، یعنی کسانی که شهادتین را می‌گویند و در دل اعتقاد دارند و با جوارح و اعضای خودشان می‌کنند. ... ❇️فکر مسخ‏‌شده‏ اما به فکر امروز خودمان که نگاه می‌کنیم می‌بینیم عمل به عناوین و اسامی مختلف تحقیر می‌شود؛ می‌بینیم ملت ما به چیزی که اعتنا ندارد عمل است. مثلًا پیش خودش خیال می‌کند که اگر بتوانم در حرم حضرت رضا علیه السلام یا در حرم امام حسین علیه السلام یک جا قبری پیدا کنم، این جانشین همه چیز حساب می‌شود. این کجا و فکر اسلام کجا! آیا مردمی که فکر می‌کنند که اگر در عمرشان هرکار کردند، کردند ولی بعد از فوتشان در پایین پای حضرت رضا علیه السلام دفن شدند، همه کارها یکجا نادیده گرفته خواهد شد، روی سعادت را می‌بینند؟ فکر نمی‌کند که اگر تو در پایین پای حضرت رضا علیه السلام می‌خواهی دفن شوی هارون‏ الرشید هم در پایین پای حضرت رضا علیه السلام مدفون است؛ پس یکی از کسانی که باید از مجازات الهی مصون بماند هارون‏ الرشید است، پس چرا وقتی که از بالای سر حضرت می‌خواهی رد شوی می‌گویی بر هارون و مأمون لعنت؟ این را می‌گویند یک فکر مسخ‌‏شده و مرده. اینکه می‌گوییم احیای تفکر اسلامی، یکی از مواردش این است که در مسئله‌ عمل، فکر ما باید زنده بشود، باید بفهمیم اسلام دین عمل است، دین وابستگی‌های خیالی نیست. منبع: احیای تفکر اسلامی ، ص ۳۳-۳۷. و ص۴۴ و ۴۵. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1943