📌فلسفه جنگ در حکمت متعالیه (بخش دوم) حضرت امام خمینی(ره) در شرح حدیث جنود عقل و جهل: 🔸[مدیریت قوّه غضبيه‏] بدان كه قوّه غضبيّه اگر در تحت تصرف عقل و شرع تربيت شود، يكى از بزرگترين نعتمهاى الهى و بالاترين كمك كارها به راه سعادت است، و با قوّه غضب حفظ نظام جهان و حفظ بقاى شخص و نوع شود، و مدخليّتى بزرگ در تشكيل مدينه فاضله دارد. با اين قوّه شريفه انسان و حيوان حفظ بقاء خود و نوع خود كند، و از ناملايمات طبيعت دفاع كند، و خود را از زوال و فنا نجات دهد. و اگر اين قوّه در انسان نبود، از بسيارى از كمالات و ترقّيات بازمى‏ماند و حفظ نظام عائله نمى‏كرد و از مدينه فاضله مدافعه و ذبّ نمى‏نمود. حكماء و دانشمندان براى خروج از حدّ نقص و تفريط آن، دستوراتى داده‏ و خود براى تهييج آن به كارهائى فوق العاده اقدام مى‏كردند(ص: 369) 🔹[ریشه غضب و جنگ] يكى از مهمّات اسباب مهيّجه آن، مزاحمت نمودن با يكى از مطلوبات نفسانيّه او است؛ چنانچه سگها چون اجتماع كنند بر سر يك جيفه مُردارى، چون مزاحمت در پيش آيد، غضب آنها فوران كند و و جنجال بر پا شود. از حضرت مولى الموالى، علىّ بن أبى طالب- عليه السلام- منقول است كه فرمودند: «دنيا جيفه است و طالبش سگها هستند» و اين از بهترين تشبيهات است؛ زيرا تكالب بين ابناء دنيا بر سر اين جيفه گنديده است.از اين جهت، اسّ اساس و امّ الأمراض را بايد حبّ دنيا كه رأس تمام خطيئات است، دانست. و چون حبِّ دنيا در دل متمكّن شد، به مجرّد آن كه با يكى از شئون دُنياوى مزاحمتى حاصل شد، قوّه غضب فوران كند و عنان اختيار را از دست بگيرد و متملّك نفس نشود و انسان را از جاده شريعت و عقل خارج كند. پس علاج اساسى اين قوّه به قلع مادّه آن است كه آن حبّ دنيا است. و اگر انسان نفس را از اين حبّ تطهير كند، به شئون دنيائى سهل انگارى كند، و از فقدان‏ جاه و مال و منصب و رياست، طمأنينه نفس را از دست ندهد، و حقيقت حلم و بردبارى و طمأنينه نفس در انسان پيدا شود، و قرار و ثبات نفس روزافزون شود. (ص: 377) 🔸[مبانی فلسفی بحث حلم = غضب کنترل شده] حلم از شعب اعتدال قوّه غضب است. و آن عبارت از ملكه‏اى است كه نفس را به واسطه آن طمأنينه حاصل شود كه بزودى و بى‏موقع، هيجانِ قوه غضب او نشود، و اگر بر خلاف ميل نفسانى او چيزى رخ دهد و به او مكروه يا ناگوارى رسد، از حوصله بيرون نرود و گسيخته لجام نشود.(ص368) بايد دانست كه به واسطه شدَّت اتصالى كه ما بين ملك بدن و روح است چنانچه در فلسفه اعلا ثابت است كه نفس داراى نشئات غيب و شهادت است، و آنْ عالى در عين دنُوّ است و دانى در عين عُلُوّ است، و با وحدتْ تمام قوا است» بنا بر اين، تمام آثار ظاهريه در روح، و آثار معنويه در ملك بدن سرايت مى‏كند. پس اگر كسى در حركات و سكنات مواظبت كند كه با سكونت و آرامش رفتار كند، و در اعمال صوريه مانند اشخاص حليم رفتار كند، كم كم اين نقشه ظاهر به روح سرايت كند و روح از آن متأثر شود، و نيز اگر مدّتى كظم غيظ كند و حلم را به خود ببندد، ناچار اين تحلّم به حلم منتهى شود و همين امر تكلّفىِ زورى امر عادى نفس شود. و اگر مدتى انسان، خود را به اين امر وادار كند و مواظبت كامل از خود كند و مراقبت صحيح نمايد، نتيجه مطلوبه البته حاصل شود. و در آثار شريفه اهل بيت وحى- عليهم السلام- اين علاج مذكور است.(ص381) ادامه دارد... https://eitaa.com/hekmat121