💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_سی_و_دوم
_کسی زندهست؟
احساس کردم اشتباه شنیدم .
شاید توهم زده بودم که صداي کسی
میاد .
براي همین با تردید بلند گفتم .
من – کمک .......
و گوش هام رو تیز کردم براي شنیدن صداي آدمی که می تونست
برام نوید زندگی دوباره باشه .
- شما کجایین ؟
باز هم همون تن صداي مردونه و آروم که نشون می داد اون شخص باید کمی دورتر از من باشه .
صداش نشون می داد باید یه مرد جوان باشه .
تو لحن صداش کمی درد
بود یا بهتر بود بگم انگار حس گرفتار بودن رو به آدم القا می کرد
نمی دونم چرا حس کردم باید یکی از مسافرایی باشه که زنده مونده .
هر چی بود باید می گفتم بیاد کمکم .
حالم داشت از اون بو و تصویر رو به روم به هم می خورد .
خوشحال بودم از اینکه تنها نیستم .
با صداي بلند گفتم .
من – می شه بیاین کمکم .
من اینجا گیر کردم .
جوابم رو داد .
- منم گیر کردم . صندلی افتاده روي پام .
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem