( ♥️ ° 📕 )
📚|
#عشق_ودیگرهیچ
✍|
#نرجس_شکوریان_فرد
📖|
#قسمت_پنجاهم
هم جانت در خطر بود هم دشمن راحت در دهان مردم بر علیه تو شایعهپراکنی میکرد.
هم از دشمن ضربه میخوردی هم از دوست نادان، با اینکه تو با جان دادنت از جانشان محافظت میکردی بر علیه تو حرف میزدند و به تو و خانوادهات طعنه میزدند.
سپاهی یعنی همین!
مهدی در لباس سپاه کارهای اعتقادیش ادامهدار بود. هنوز هم مجالس قرآنش بود و تفسیرهای عمیقش، مخصوصاً زمان و انرژی که روی سن کودک و نوجوان میگذاشت.
برایشان برنامه تربیتی میریخت، آنها را جمع میکرد چند ساعتی و با حقوق کم سپاه و جایزههای کودک پسندش مشتاق جلسات دینی میکرد و رشدشان میداد.
و آخر کار لامپی که خاموش میکرد، دستهایی که به سینه میخورد و زمزمههایی که فضای کوچک را تا بزرگی کربلا وسعت میداد.
حسینجانم حسینجانم حسینجان
حسینجانم حسینجانم حسینجان
اگر عشقت نبود اینجا نبودم
گرفته مهر تو کل وجودم...
این مرام مهدی بعدها هم ماند. همۀ بعدهایی که نیروی رزمنده بود بچهها را دور خودش جمع میکرد و قرآن و نهجالبلاغه میخواند و تفسیر میکرد.
بعدهایی که فرمانده شد، بعدهایی که مسئول اعزام نیرو بود، بعدهایی که مسئول عقیدتی بود، چه در کرمان، چه سیرجان، چه جبهه، هرجا بود...
گاهی که صحبت میکرد برای جمع؛ حالهای بد، یک نوری میگرفتند از برکت کلامش نه، از برکت وجودش، که خوب میشدند.
گفتم کلامش نه، چون مهدی چنان مقید بود به خوبیها، چنان جنگیده بود با بدیها که خودش اسطورۀ زیباییها بود.
کسی یادش نمیآید از او دروغی، غیبتی، تهمتی... اما همه، همۀ همه میگویند یک مبارزه کننده بود با غیبت و بدی.
نه که دوری کند فقط، هرکس هم که میخواست دور و بر او به سمت بدیها برود مهدی مانعی بود که شر شیطان را کم میکرد...
شاهرخ میگوید باید اینجا، این خاطره را بنویسم که:
- یکبار یکی از اقوام تا مهدی را دید، بلند و کمی هم با ناراحتی گفت:
- مهدی با این مادرت، اگه مامانت رو دیدی...
مهدی دست گذاشت روی گوشهایش و گفت:
- غیبت نکنید.
- نه فقط میخوام بدونه...
مهدی دستهایش را برنداشت و از اتاق بیرون رفت. نمیخواست غیبت بشنود!
شاهرخ یادم آورد:
- بچههای واحد عقیدتی دور هم نشسته بودند و تحلیل کارها را میکردند. نامی آمد از یکی از دوستان که در جمع نبود؛ راجع به کار و برخورد او حرف میزدند که مهدی گفت:
- حواستان هست که به بهانۀ تجزیه و تحلیل، غیبت کسی را نکنید.
⏳ادامه دارد... ⏳
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem