#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
رود سمت خانهی دریا قدم برداشته
دامن دشتِ پُر از آلاله، نَم برداشته
تا که بنویسد به روی پلک او "فَتحًا مُبین"
حضرت حق از پَرِ فطرس قلم برداشته
آهِ حسرت می کشد، هی پشتِ دستش میزند
چون که جبریل از لب او بوسه کم برداشته
چهرهی "قند" و "نمک" پوشیهاش افتاده است
دست حیدر پرده از تیغ دو دم برداشته
عکس لبخند ملیحش قابها را شاد کرد
از رخ آئینهها تصویر غم برداشته
بوی سیبی از پَر قنداقهی او پخش شد...
عالمی را ناگهان عطر حرم برداشته
آسِمان بار امانت را به پیغمبر سپرد
آفتابش را به دست ساقی کوثر سپرد
چشم ما اندازهی بال مگس نمناک شد
بعد از این نم بود که لوح دل ما پاک شد
کشتیات تا بادبان عاشقی را باز کرد
با سجودِ بادهای بی امان کولاک شد
مادر تو مادر آب است ای فرزندِ نور
مادر تو همسر بابای اهل خاک شد
مادر تو بانی خلق تمام عالَم است
مادرت شأن حدیث قدسی لولاک شد
گرچه شیعه مست انگور "ضریح" مرتضی است
چادر خاکیِ زهرا سایهی این تاک شد
حضرت صدیقهی کبری دلش میخواست..، پس
"یا حسین بن علی" ذکر لب افلاک شد
این حسینِ روی لبها از دعای فاطمه است
تا قیامت شیعه مدیون عطای فاطمه است
پنجمین خورشید روی پشت بام پنج تن
نیمهی شبها تویی ماه تمام پنج تن
تو نوای نای خاموش حَسن گردیدهای
از گلویت پخش میگردد پیام پنج تن
یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین...
ذکر شیرین تو شد تکیهکلام پنج تن
صبح و ظهر و عصر و شب..، هرلحظه از عرش خدا
میرسد تا کربلا عرض سلام پنج تن
ظاهراً ما را خدا خوانده غلام کوی تو
باطناً ما را خدا خوانده غلام پنج تن
عاشقی وقتی که پایانِ خوشی دارد، خوش است
پس تو باید میشدی حُسنِ ختام پنج تن
سیب را آدم به عشق روضهی تو چیده است
هفت شهر عشق را عطار در تو دیده است
کهکشان با صدهزار آئینه تزئین میشود
آسمان با آفتاب و ماه آذین میشود
ای که احکام شریعت در وجودت جمع شد
غالباً دین با بیانات تو تبیین میشود
در قیامت رَخت شاهی را به تن خواهد نمود
پشت درب خانهی تو هر که مسکین میشود
نان بچّهشیعهها از دستپخت فاطمه است
رزق ما از سفرهی بابات تأمین میشود
هرکسی قدر پَرِ ارزن برایت خرج کرد
از زبان حضرت صدیقه تحسین میشود
خواهرت در روضه تقسیم وظایف میکند
تحت امرش شغل نوکرهات تعیین میشود
یاد خُشکی لب تو سخت گریه میکنم
سینهام هرگاه از اندوه سنگین میشود
سرنوشت ما گره خورده است با اشک عزات
عاقبتخیری ما در روضه تضمین میشود
چای تلخ اربعینات را که مینوشد حسین
زندگی زائرت یک عُمر شیرین میشود
نوکرانِ تو به عشق اکبرت باباییاند
زائران اربعینی تو پائینپاییاند
سروِ بی همتا! به شوق تو چمن گردیدهایم
سنگفرش کویِ جَنات عَدَن گردیدهایم
شیر پاک مادران قطعاً موثر بوده که
از طفولیت برایت سینهزن گردیدهایم
ما جنون را در کلاس "هیئت" از بَر کردهایم
دانش آموزان عشق پنج تن گردیدهایم
در مُحرَّم، در شب قاسم، به همراه شما
دسته جمعی مست ذکر "یا حسن" گردیدهایم
ساربان انگشترت را برد و ما در روضهها
خون دل خوردیم تا دُرِّ یمن گردیدهایم
کربلا..، نه..، کاش بوریای ما امضا شود
کاش میگفتند ما هم بیکفن گردیدهایم
شمع محفل روضهی مشک علمدار شماست
تا سحر سرگرم فیض سوختن گردیدهایم
آفتاب، این "ماه" کارت را چه آسان میکند
"دردها را بیشتر عباس درمان می کند"
شاعر:
#بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e