گفتم به چاه، ای دل شب مَحرم علی امشب مباش منتظر مَقدم علی هر شب صدای غربت او بود و گوش تو امشب توئی و زمزمۀ ماتم علی مسجد خموش مانده و گلدسته‌ها غریب محراب کوفه شسته شده از دم علی یک لحظه تیغ آمد و یک دم تمام شد عمر علی و درد علی و غم علی یک عمر بود محرم دل‌ها ولی نبود، جز نخل‌های کوفه کسی همدم علی کعبه! به کوفه رو کن و حج وصال بین محراب خون گرفته شده زمزم علی هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت عالم نیافت یک خبر از عالَم علی.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e