🔹
«تئوری پنجرهٔ شکسته» و یک تلنگر!
✍️
حجتالاسلام مجتبی عادلپور، استاد حوزه علمیه
در دهۀ 1980 مسئلهای ذهن مسئولان شهر نیویورک آمریکا را به خود مشغول کرده بود. آنان به دنبال کشف علت ناهنجاریهایی بودند که در مترو اتفاق میافتاد. آنان میخواستند بدانند ریشۀ خطخطی کردن دیوارۀ مترو، زباله ریختن، ادرار کردن، پرداخت نکردن پول بلیت مترو، زورگیری، بدمستی کردن و ... چیست. از همینرو، دو جرمشناس (کی ویلسون و ال کلینگ) را استخدام کردند تا این موضوع را بررسی کنند. نتیجۀ تحقیق این دو نفر، به یکی از مشهورترین نظریههای جرمشناسی به نام «تئوری پنجرهٔ شکسته» ختم شد.
نظریۀ پنجرهٔ شکسته، نشان دهندۀ میزان جاری اختلال شهری و تأثیر آن بر افزایش رفتارهای ضد اجتماعی و جرم است. آنان دریافتند اگر پنجرهای از یک ساختمان شکسته شود و همچنان تعمیر نشده باقی بماند، بهزودی پنجرههای دیگر نیز شکسته خواهند شد. پنجرۀ تعمیر نشده، این معنا را منعکس میکند که هیچکس نگران و مراقب نیست؛ پس شکستن پنجرههای بعدی هزینهای نخواهد داشت.
مثالهای دمدستی برای تئوری پنجرۀ شکسته کم نیست. رها شدن چند زباله در سر کوچه یا گوشۀ خیابان و جنگل، زبالههای بعدی را در پی خواهد داشت. اگر شما در اتاق محل کار خود، چند وسیله را رها کنید، دیر یا زود آن اتاق پر از وسائلی خواهد شد که سر جای خود قرار ندارند.
حضور زنان بیپوشش و بدپوشش در محیطهای عمومی نیز از مثالهایی است که میتوان برای این مقوله برشمرد. شاید بدیهیبودن این مسئله برای برخی قابل هضم نباشد؛ امّا مثالهای تجربهشده بر درستی آن گواهی میدهد. در این بین، توجه به این نکته ضروری است که مسئولان و دستگاههای مرتبط، فرصت اندکی برای چارهاندیشی به این مسئله دارند. اگر در این باره، بهنگام عمل نشود، شکسته شدن شیشههای بعدی حتمی است؛ همانطور که نشانههایی از ترکخوردن شیشههای دیگری نیز دیده میشود. سخن دربارۀ اقدام بهنگام فراوان است؛ ولی همینقدر بس که به قول سعدی:
سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل.
#حجاب #عفاف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN