🔻 سختی انتقام سخت ✍️ علی عسگری، دانش پژوه علوم اجتماعی دعوا بر سر شهادت یک سردار و دو سردار و یک موشک و دو موشک نیست. دعوا بر سر نابودی هویت و اندیشه‌ای است که بدون شانتاژ و تبلیغات ۲۴ ساعته، توانسته است چهره‌ی واقعی مدعیان حقوق بشر و آزادی را رسوا و بی آبرو کند. برای کسانی که پی در پی متحمل شکست‌های جبران ناپذیر و خسارت‌های سنگین از سوی مردم بی دفاع جهان چون فلسطینیان می‌شوند، سخت است که به خود بفهمانند آرمان غاصبانه‌شان و کشور فرضیشان به ‌یکباره در نابودی قرار گرفته است. آشکار شدن چهره‌ی واقعی آزادی مدرن با گلوله باران کردن رؤیا‌های کودکانه‌ی فرزندان مسیح(ع) و دوستداران محمد(ص) در بیت المقدس، و از طرفی هدر رفتن میلیاردها دلار، در خاوری که خیلی هم دور نبود، همه و همه خبر از شکسته شدن استخوان‌هایی می‌دهد که به زودی صاحبانش را زمین‌گیر کرده تا بانگ فتح و پیروزی را در آسمان انسانیت و عقلانیت به صدا در آورد. بی شک اگر بخشی از مردم جهان، مقصر استخوان‌های شکسته شده و بدن‌های متلاشی شده‌ی استکبار را نشناسند؛ اما جنگ‌افروزان ۱۱ سپتامبر و تشکیل دهندگان داعش و القاعده و ضمانت‌کنندگان امضای کری، به خوبی می‌دانند مقصر این‌ همه فلاکت برای وارثان ماکیاولی و بیکن چه کسانی هستند. همانا فرزندان خمینی کبیر، چون فخری زاده و حاج قاسم به عنوان مقصران شماره ‌یک این شکست مفتضحانه شناخته می‌شوند. همان کسانی که اقتدارشان در میدان، انفعال برخی را در پیاده ‌سازی آرمان نشان داد تا کسی به خیال خام خود فکر دوستی با جنایتکاران را در سر نپروراند و خون شهدا را مستمسک وادادگی‌اش قرار ندهد. اما سؤال اینجاست که انتقام سخت چیست؟ آیا این اقتدار، انتقام می‌شود؟ تعجب می‌کنم چرا هنوز نمی‌دانیم در برابر جهانی ایستاده‌ایم که مدتها نقشه‌ی تقسیم جهان و نابودی اندیشه‌ی انسان را با قوای تا بن دندان مسلحش کشیده است و این ما بودیم که بازی‌شان را نه فقط در انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی، بلکه در میادین سخت دیگری مثل مبارزه با داعش و شکست آن، زدن پهباد آمریکایی‌ها و ناو‌های متعددشان بر هم زدیم. تعجب می‌کنم که چگونه خون شهدا را در آبیاری عقلانیت اسلامی مردم کشورمان، نادیده می‌گیریم وقتی گرگ صفتان با شعار زن، زندگی و آزادی هر سه را هدف گرفته بودند. آیا این خون انتقام از ترویج جاهلیت نبود؟! اکنون که این متن را می‌خوانید، هنوز برخی از وطن فروشان، پشت صفحات مجازی خود، سنگ سگان هاری را به سینه می‌زنند که اگر به تعبیرشان همین سردار سپاه نبود باید سرِ دار آمریکایی‌ها سر سپردگی می‌کردند. کاسه‌لیسانی که قدحی از جام شراب یزیدیان را می‌نوشند تا برای چند صباحی مستی کنند و تلخی هویت از دست رفته‌شان را به فراموشی سپارند. هویتی که با وعده‌ی سفره‌ی رنگین‌تر و بزرگ‌تر، هم به یغما برده شد و هم با فریبش، سفره‌ها کوچک‌تر شد و از همه مهم‌تر سردارشان آسمانی شد. آری! همه‌ی ما دلمان برای خط خطی کردن تل‌آویو و حیفا قنج می‌رود و می‌خواهیم به محض شنیدن نابودی اسرائیل جشنی بزرگ به پا کنیم، ولی چقدر قول می‌‌دهید که حامیان مهسا و فریب‌خوردگان جنگ نرم در تهران و دیگر شهرها، در جشن ما پایکوبی کنند و زیر بار هزینه‌ی مقاومتی که فلسطینیان رفته‌اند، بروند. انتقام مدبرانه یعنی ترویج فکر مبارزه با تروریسم. یعنی اندیشه‌ی سلیمانی به جایی برسد که خامنه‌ای نه فقط عزیز دل مردم منطقه‌ی ۱۴ و ۱۵ تهران بلکه عزیز دل مردم ولنجک، قیطریه و قلهک و زعفرانیه هم بشود. باید تفکر ضد آمریکایی نه تنها در ایران بلکه درکل منطقه، به سر مشقی تبدیل شود که بن سلمان و امرای عربی چون او هزاران بار از رویش بنویسند تا بفهمند فروش نفت و کالا‌های مبادلاتی دیگر یعنی فروش هویت، حریت و تن دادن به خریت! این تفکر مکتبی، سخت‌تر از انتقام سخت است. اصلا فکر کن الان حیفا و تل‌آویو با خاک یکسان شد. سر منحوس غاصبان، برای سید حسن نصرالله فرستاده شد. اما آیا ضمانتی وجود دارد که غرب زدگان خود به فکر ساخت اسرائیلی دیگر با رویکرد فرهنگی در کشور نباشند؟! فتامل... @HOWZAVIAN